خبرگزاری پانا: وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: توانایی ما در حوزه هواپیماهای بدون سرنشین بالا بوده و هست و در حوزه پهپادهای تهاجمی نمونههایی داشتهایم و نمونههایی نیز در دست تولید داریم. به گزارش خبرگزاری پانا، سردار احمد وحیدی امروز در حاشیه همایش آماد و پشتیبانی نزاجا در جمع خبرنگاران با اشاره به آمادگی ایران در برابر تهدیدات گفت: موضوع جنگ نامتقارن و بررسی ابعاد آن و پیشبینی دکترینها، تاکتیکها و جنگافزارهای مناسب جزو دستورکار نیروهای مسلح بوده و برنامهها را آماده کردهاند. وی افزود: نیروهای مسلح فضاهایی را که میتوانند دشمن را در آن زمینگیر کنند، پیشبینی کردهاند و آن جنگ، جنگی است که ما به دنبالش نیستیم؛ اما اگر دشمن بخواهد وارد عمل شود، از تمام ابعاد توانمندی خود در حوزههای پیچیده استفاده میکنیم. وحیدی با بیان اینکه دشمن علیه ما جنگ سایبری را انجام داده است، گفت: آنها قبلا هم تلاش کردند توسط ویروسها به سیستمهای ما وارد شوند؛ اما جمهوری اسلامی در این زمینه بسیار قوی ظاهر شد و آن بدافزارها را رفع کرد و به همین ترتیب در برنامههای دیگر مانند هواپیمای بدون سرنشین نیز شاهد بودیم که ایران قدرت خود را به دنیا نشان داد و نیروهای مسلح خود را برای انواع جنگهایی که ممکن است دشمن در پیش بگیرد، آماده کرده است. وزیر دفاع در پاسخ به سؤالی مبنی بر پاسخ به درخواست اوباما در خصوص هواپیما بدون سرنشین، گفت: پاسخ آن قبلاً داده شده است. وحیدی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: در حوزه جنگ الکترونیک و سایر ابعاد جنگهای مدرن بررسیهای لازم را انجام داده و در همه این حوزهها کار کردهایم و توانمندی بالایی در حوزه جنگ الکترونیک و جنگ نرم داریم. وی همچنین در خصوص اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر ادامه استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در عملیات علیه ایران گفت: ما از یک ذات سلطهطلب و تجاوزگر انتظار نداریم به راحتی تسلیم شود و این ایده را کنار بگذارد. نظام سلطه اساسا برای تجاوز ساخته شده؛ اما اینکه این قضایا را رسماً اعلام میکنند، ناشی از ضعف مفرطی است که این نظامها دارند؛ زیرا این اقدامات، اقدامات جنگی و تجاوز محسوب میشود. وی افزود: این مشکلی است که در جهان وجود دارد و جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده شرایط اداره جهان بهدلیل وضعیت نظام سلطه و اقداماتش باید تغییر کند. وحیدی با بیان اینکه در همه حوزههای فرکانسی که کار میکنیم، توانمندیهای خوبی داریم، تاکید کرد: همچنین توانمندی ما در حوزه هواپیماهای بدونسرنشین بالا بوده و هست. ما در حوزه شناسایی، هواپیماهایی با قدرت پروازی خوب، ماندگاری پرواز و قدرت شناسایی بالا داریم و همچنین چندین مدل از هواپیماها هدف تولید شده و در حوزه هواپیماهای تهاجمی نمونههایی داشتیم و نمونههایی در دست تولید داریم و در حال تکامل در این راه هستیم. وزیر دفاع در پاسخ به سؤالی در خصوص مهندسی معکوس هواپیمای بدونسرنشین آمریکایی اظهار داشت: تصمیمات راجع به این موضوع بنا نیست زیاد تشریح شود. وحیدی با اشاره به تحریم فرماندهان ارشد نظامی ایران توسط غرب گفت: همه فرماندهان ارشد نظامی ما که مقابل تجاوز به کشور ایستادند و خوار چشم دشمنان شدند امروز از سوی آنها تحریم شدهاند و این تحریمها نشانه صحت راه آنهاست و بیانی برای قدرت جمهوری اسلامی است که از زبان آنها اعلام میشود. وی در پایان اظهار داشت: سردار فیروزآبادی نه حسابی در آمریکا و نه در هیچ جای دیگر دارد. این اظهارات غربیها فریبکاری است و سؤال این است که آنها که این موضوعات را مطرح میکنند، چگونه میخواهند پاسخگوی افکار عمومی و مردمشان باشند
آیا میدانستید که جمیعت جهان تا ۵۰ سال آینده از مرز ۹ میلیارد نفر خواهد گذشت ؟
آیا میدانستید که ارتفاع برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط ۱۶ ساتنی متر تغییر میکند ؟ …
آیا میدانستید که بیشترین روزنامه در چین به چاپ میرسد، روزانه ۱۰۰ میلیون یا ۱۰ ٪ روزنامه جهان ؟
آیا میدانستید که ۱۳۰۰ کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد ؟
آیا میدانستید که ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳۰۰۰ متر مربع پیتزا میخورند ؟
آیا میدانستید که در تهران روزانه ۲۷ نفر به خاطر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند ؟
آیا میدانستید که تعداد چینیهای که انگلیسی بلدند، از آمریکاییهای که انگلیسی بلدند، بیشتر است ؟
آیا میدانستید که وزن کوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است ؟
آیا میدانستید که سریعترین قطار دنیا ۵۸۱ کیلومتر سرعت دارد که این نوع قطارها در ژاپن وجود دارند ؟
آیا میدانستید که قدیمترین بنا در شمال توکیو است که ۵۰ هزار سال قدمت دارد ؟
آیا میدانستید که کشور تایوان از نظر موقعیت جغرافیائی در خطرناکترین نقطعه جهان قرار دارد ؟
آیا میدانستید که سالانه ۸۶ میلیون نفر به جمعیت جهان اضافه می شود ؟
آیا میدانستید که رود دجله به خلیج فارس میریزد ؟
آیا میدانستید که خلیج فارس ۵۰۰ هزار سال قدمت دارد ؟
آیا میدانستید که مساحت خیلج فارس ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع میباشد ؟
آیا میدانستید که متوسط عمر زنان ژاپنی ۸۴ سال است؛ در حالیکه متوسط عمر زنان بوتسوانایی (کشوری در جنوب آفریقا) بیشتر از ۳۹ سال نیست ؟
آیا میدانستید که در روسیه سالانه بیش از ۱۲ هزار زن در نتیجه خشونت های خانوادگی جان خود را از دست می دهند ؟
آیا میدانستید که نیمی از شهروندان ۱۵ سالهانگلیسی تجربه مصرف مواد مخدر را کسب کرده و یک چهارم جمعیت ۱۵ ساله این کشور نیز سیگار مصرف می کند ؟
آیا میدانستید که یک سوم کسانی که دچار چاقی مفرط هستند در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند ؟
آیا میدانستید که در بین کشورهای توسعه یافته بیشترین آمار در مقوله بارداری زودهنگام به آمریکا و انگلستان اختصاص دارد ؟
آیا میدانستید که آمار زنان گمشدهچینی به ۴۴ میلیوننفر می رسد ؟
آیا میدانستید که تعداد زنان آرایشگر برزیلی از تعداد سربازان این کشور بیشتر است ؟
آیا میدانستید که ۸۱ درصد اعدام های صورت گرفته در سال ۲۰۰۲ در سه کشور جهان به وقوع پیوسته ؟
آیا میدانستید که اطلاعاتی که سوپرمارکت های انگلیسی درباره مشتری های خود جمع آوری می کنند، بیشتر از اطلاعاتی است که حکومت این کشور درباره شهروندانش دارد ؟
آیا میدانستید که در اتحادیه اروپا روزانه هر راس گاو به میزان ۵/۲ دلار مورد حمایت مالی قرار می گیرد، اما ۷۵ درصد جمعیت قاره آفریقا با پولی بسیار کمتر از این رقم به زندگی روزانه خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانستید که در بیش از ۷۰ کشور جهان روابط همجنسگرایان ممنوع اعلام شده و در نه کشور دیگر نیز برای این کار مجازات مرگ را در نظر گرفته اند ؟
آیا میدانستید که یک پنجم جمعیت دنیا با درآمد روزانه کمتر از یک دلار به حیات خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانستید که ۱۳ میلیون و دویست هزار آمریکایی در طول یک سال مورد جراحی زیبایی قرار گرفته اند ؟
آیا میدانستید که در اثر انفجار مین های زمینی، هر ساعت یک انسان جان خود را از دست می دهد و یک نفر دیگر نیز دچار معلولیت می شود ؟
آیا میدانستید که در هندوستان ۴۴ میلیون کودک به عنوان کارگر مورد استفاده قرار می گیرند ؟
آیا میدانستید که در کشوهای صنعتی روزانه ۶تا۷ کیلوگرم مواد افزودنی وارد بدن انسان ها می شود ؟
آیا میدانستید که پردرآمدترین ورزشکار جهان، “تایگر وودز” گلف باز، در طول سال ۷۸میلیون دلار و به عبارت دیگر در هر ثانیه ۱۴۸ دلار درآمد کسب می کند ؟
آیا میدانستید که در آمریکا هفت میلیون زن و یک میلیون مرد نظم غذایی خود را از دست داده اند ؟
آیا میدانید بزرگترین سایت سرگرمی تفریحی ایرانیان لوکس فان است؟
آیا میدانستید که در واشینگتن برای فعال نگه داشتن نمایندگان، ۶۷ هزار نفر و به ازای هر نماینده کنگره ۱۲۵ نفر مشغول فعالیت هستند ؟
آیا میدانستید که تصادف وسایل نقلیه موتوری در جهان، در هر دقیقه باعث مرگ دو نفر می شود ؟
آیا میدانستید که از سال ۱۹۷۷ بهاین سو در کلینیک های کورتاژ آمریکا ۸۰ هزار مورد اعمال خشونت و تجاوز به زنان گزارش شده است ؟
آیا میدانستید که در کنیا یک سوم درآمد هر خانواده صرف رشوه دادن می شود ؟
آیا میدانستید که رقم معاملات غیرقانونی مواد مخدر در جهان به ۴۰۰ میلیارد دلار می رسد ؟
آیا میدانستید که یک سوم آمریکایی ها سفر موجودات فضایی به زمین را باور می کنند ؟
آیا میدانستید که در بیش از ۱۵۰ کشور جهان اعمال شکنجه صورت می گیرد ؟
آیا میدانستید که هر روز یک هفتم جمعیت جهان یعنی ۸۰۰ میلیون نفر گرسنه می مانند ؟
آیا میدانستید که احتمال زندانی شدن مردان سیاه پوست آمریکایی ۳۳ درصد می باشد ؟
آیا میدانستید که یک سوم جهان در شرایط جنگی به سر می برد ؟
آیا میدانستید که احتمال دارد ذخایر نفتی جهان در سال ۲۰۴۰ به پایان برسد ؟
آیا میدانستید که ۸۲ درصد سیگاریهای جهان در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند ؟
آیا میدانستید که ۷۰ درصد مردم جهان غیر از زبان رایج در کشورشان هیچ زبان دیگری را نشنیده اند ؟
آیا میدانستید که یک چهارم درگیری های مسلحانه برای دست یابی به منابع طبیعی صورت می گیرد ؟
آیا میدانستید که در قاره آفریقا ۳۰ میلیون نفر به ایدز مبتلا شده اند ؟
آیا میدانستید که هر سال ده زبان به جمع زبان های مرده دنیا می پیوندد ؟
آیا میدانستید که تعداد افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند، بیشتر از تعداد کسانی است که ضمن درگیری ها کشته می شوند ؟
آیا میدانستید که در آمریکا هر هفته به طور متوسط ۸۸ دانش آموز به شکل مسلح وارد کلاس درس می شوند ؟
آیا میدانستید که در جهان حداقل ۳۰۰ هزار نفر زندانی عقیدتی وجود دارد ؟
آیا میدانستید که هر سال دو میلیون دختر جوان و زن ختنه می شوند ؟
آیا میدانستید که در نبردهای مسلحانه سراسر جهان ۳۰۰ هزار سرباز کودک در حال جنگیدن هستند ؟
آیا میدانستید که ارزش مالی بازار فروش فیلم های پورنوگرافی در آمریکا ده میلیارد دلار برآورد می شود ؟
آیا میدانستید که در دنیا ۲۷ میلیون برده وجود دارد ؟
آیا میدانستید که هر انگلیسی روزانه بطور متوسط ۳۰۰ بار در محوطه تحت پوشش دوربین های مدار بسته قرار میگیرد؟
آیا میدانستید که ۱۲۰ هزار زن و دختر جوان هر سال به خریدارانی در اروپای غربی فروخته می شوند ؟
آیا میدانستید که هر عدد میوه کیوی که بوسیله هواپیما از زلاند نو به انگلستان حمل می شود، پنج برابر وزن خود گاز گلخانه ای به جو زمین اضافه می کند ؟
آیا میدانستید که احتمال بروز مشکلات روانی در فرزندان خانواده های فقیر، سه برابر بیشتر از احتمال بروز همین مشکلات در کودکان خانواده های مرفه می باشد ؟
آیا میدانستید که در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن حتی ابروها و مژههای خود را میکندند ؟
آیا میدانستید که کوتاهترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان در گرفت که ۳۸ دقیقه طول کشید ؟
آیا میدانستید که ۷۰ درصد نفت استخراجی خاورمیانه از کانال سوئز می گذرد ؟
آیا میدانستید که کشور بلغارستان از نصف استان کرمان هم کوچکتر است ؟
آیا میدانستید که نام پایتخت قرقیزستان بیشکک است و مساحت آن از استان کرمان هم کمتر است ؟
آیا میدانستید که اندونزی چهارمین کشور پرجمعیت دنیا بعد از چین و هند و آمریکا می باشد ؟
آیا میدانستید که تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از سی سال فراتر نمیرفت ؟
آیا میدانستید که در شیلیمنطقه ی صحرایی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است ؟
آیا میدانستید که طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است ؟
آیا میدانستید که زمین از حیث بزرگی پنجمین و از حیث فاصله با خورشید، سومین سیاره منظومه شمسی است ؟
آیا میدانستید که ۶۰ درصد از ماهواره های جهان نظامی و ۴۰ درصد بقیه غیر نظامی است ؟
آیا میدانستید که در ۷۵% از خانواده های آمریکایی زنان مسئول رسیدگی به امور مالی منزل هستند ؟
آیا میدانستید که بزرگترین سوسمارهای جهان رودخانه سرباز در سیستان و بلوچستان ایران است ؟
آیا میدانستید که اردنی ها چاقترین مردمان دنیا هستند، ۷۵٪ از خانم ها و ۶۰ ٪ آقایون اردنی چاق هستند ؟
آیا میدانستید که ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند ؟
آیا میدانستید که چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با ۱۳ کشور هم مرز است ؟
آیا میدانستید که مساحت سطح کره زمین ۵۱۵ میلیون کیلومتر مربع است ؟
آیا میدانستید که اگر ۳ قاره آسیا و آمریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است ؟_
اقوس سناريو 'حمله به ايران' در روزهاي اخير، بار ديگر در برخي رسانه ها به صدا در آمده و اين موضوع تكراري به عنوان يك اولويت در راس اخبار رسانه هاي بين المللي درباره ايران قرار گرفته است.
مهم ترين پيش فرضي كه اخيرا به پرداختِ سناريو 'حمله به ايران' در رسانه ها و محافل سياسي – امنيتي دامن زده، انتشار مقاله 'جورج فريدمن' تحليل گر نام آشناي آمريكايي و يك مقام سابق سازمان اطلاعات مركزي اين كشور 'سيا' در مركز مطالعاتي 'استراتفور' است. هرچند كه فريدمن تاكيد كرده است كه '... بالا رفتن صداهاي جنگ يعني اين كه احتمال بروز آن كاهش يافته است.'
در اين ميان، برخي منابع رسانه اي در روسيه بر اين باورند كه درز اطلاعاتي درباره نقشه هاي آمريكا و اسراييل در (سناريو) حمله به ايران به سطح رسانه ها - كه هر از چندگاهي صورت مي گيرد – نشان مي دهد كه احتمال توسل به گزينه نظامي عليه ايران از سوي واشنگتن و تل آويو همواره به عنوان ابزاري بالقوه وجود دارد.'دميتري مدوديف' رييس جمهور روسيه به تازگي در گفت وگويي با شبكه تلويزيوني 'اي.بي.سي' آمريكا اعلام كرد كه حمله اسراييل به ايران ممكن است كه آغازي براي جنگ هسته اي باشد و عمليات نظامي در خاور نزديك مي تواند پيامدهاي غم انگيزي به دنبال داشته باشد. عده اي از كارشناسان روسي، سخنان رييس جمهوري روسيه را هشداري ديگر به تهران تلقي مي كنند.
چندي پيش نيز، نشريه معتبر 'آتلانتيك' در آمريكا با انتشار مقاله اي از 'جفري گلدبرگ' گزارش كرد كه 'شمارش معكوس حمله اسراييل عليه ايران آغاز شده است'. گلدبرگ در اين مقاله ادعا كرد كه 40 نفر از سياستمداران معروف اسراييل، آمريكا و عرب كه وي با آنها گفت وگو كرده تا 50 درصد معتقدند كه تل آويو طي يك سال آينده به ايران حمله خواهد كرد'.
'دني آيالون' معاون وزير امور خارجه اسراييل نيز در پيام مستقيم راديويي كه اخيرا به فارسي ترجمه شده، به ايران هشدار داد كه آمريكا و كشورهاي ديگر ممكن است كه به تحريم هاي سياسي- اقتصادي براي مبارزه با برنامه هسته اي ايران بسنده نكنند. وي گفت: 'به ياد داشته باشيد كه تحريم ها جهت مقابله با تلاش هاي ايران در دستيابي به سلاح هسته اي است. اگر آنها ثمر بخش نباشد، آمريكا و ديگر كشورها ممكن است كه گزينه هاي ديگري را بررسي كنند'.
تمامي اين خبرها و تحليل هاي آشكار و پنهان رسانه اي بيانگر آن است كه همچنان بحث احتمال حمله نظامي به ايران به عنوان يكي از اولويت هاي اصلي رسانه هاي بين الملل مطرح مي باشد.
* ترسيم فضاي كنوني؛ نگره هاي متفاوت
---------------------------------------------
سرخط جريان سازي هاي خبري – تبليغي سناريو حمله به ايران را بيش از هر مكاني، مي توان در سطح محافل سياسي و رسانه اي روسيه جست وجو كرد. اكنون به نظر مي رسد كه برخي مقام هاي دولتي و پارلماني روسيه در تئوري پردازي نسبت به احتمال وقوع حمله آمريكا و اسراييل به ايران، به تحليل گران ورزيده اي تبديل شده اند؛ چرا كه تقريبا هفته اي نيست كه اظهارنظر و تحليلي از يك مقام دولتي يا پارلماني روسيه در رسانه هاي جريان رسمي در اين كشور همچون راديو صداي روسيه، تلويزيون 'راشا تودي' و خبرگزاري نيمه رسمي 'ريانووستي' منتشر نشده باشد.
در تازه ترين اظهارنظر، رييس كميته بين الملل مجلس دوماي روسيه بار ديگر از احتمال توسل به سناريوي نظامي در مورد ايران از سوي آمريكا را مطرح كرد.
'كنستانتين كاساچف' بر اين ادعاست: 'در خصوص سناريو نظامي بايد گفت كه اين مساله حذف نشده است. بسياري از سخنان و عملكردهاي طرف ايراني روغن به آتش پاشيدن است. بسياري از اين عملكردها نه از نظر اقتصادي و نه از نظر فني قابل توجيه نيستند'.
به نوشته خبرگزاري روسي ريانووستي، كاساچف تاكيد كرد: 'ايران به اين اندازه به سوخت (هسته اي) نياز ندارد تا از آنها در نيروگاه اتمي استفاده كند، همچنين به اين تعداد نيروگاه اتمي (كه از سوي طرف ايراني اعلام شده) براي رفع كمبود برق نياز ندارد. نكات غير منطقي بسياري وجود دارد كه ما اميدواريم در ديالوگ سياسي خود با ايران آنها را روشن سازيم، حداقل روسيه هنوز هم بر اين مساله تكيه مي كند'.
از سوي ديگر وي تاكيد كرد در حالي كه جهان با نگراني ناظر برنامه هسته اي ايران است روسيه مخالف آن است كه 'ايران به بن بست كشيده شود'.
وي مدعي شد: 'ما واقعا نگران برنامه هسته اي ايران هستيم و سوالات زيادي نسبت به اين برنامه مطرح است به همين خاطر هم روسيه از تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد حمايت كرد'. كاساچف افزود: 'اما اين بدان معنا نيست كه روسيه آماده است مانند آمريكا وارد جنگ شود و با توسل به زور و حتي ابزار نظامي بر ايران فشار آورد. اين مساله كاملا نتيجه عكس خواهد داشت'.
رييس كميته بين المللي مجلس دوماي روسيه معتقد است: 'ايران بيش از گذشته در خود فرو خواهد رفت و تكيه بيشتري به بُعد نظامي برنامه هسته اي خود خواهد نمود و به توليد كلاهك (هسته اي) و ابزار انتقال آن خواهد پرداخت حال آنكه ممكن است در زمان حاضر اين كشور اين نقشه ها را در سر نداشته باشد'.
وي تاكيد كرد: 'ممكن است كه ما در زمان حاضر در مرحله اي قرار داشته باشيم كه (در ايران) روند آماده سازي دستيابي به فناوري هاي بومي بدون هيچگونه نقشه اي براي استفاده عملي از آن به صورت سلاح هسته اي انجام مي شود. به همين خاطر در اين مرحله مهم آن است كه ايران را كنترل كنيم. از همين رو موضع روسيه حكيمانه تر و دورنماي آن بهتر از مواضع آمريكاست. و ما در همين راستا اغلب مورد حمايت شركاي اروپايي و به ويژه آسيايي خود قرار مي گيريم'.
از منظر تحليل رويدادهاي خبري، آنچه كه در رسانه ها و مراكز مطالعاتي روسيه به عنوان علت ها و دلايل قرار گرفتن چندباره استفاده از گزينه نظامي عليه ايران روي ميز مقامات كاخ سفيد مطرح مي شود، به مواردي همچون 'سخنان نسنجيده و تحريك آميز طرف ايراني'، 'آزمايش هاي حساس تجهيزات نوين نظامي در ايران'، 'پيشرفت هاي اخير ايران در غني سازي اورانيوم' مي توان اشاره كرد.
- سناريو جنگ با ايران از منظر آمريكايي ها
در كنار پرداخت هاي متفاوت به مقوله اعمال زور عليه ايران، ديدگاه هاي تحليل گران آمريكايي به واقعيت نزديك است. انتشار مقاله 'جورج فريدمن' و نگاه ويژه او به اين مساله، از نگاه متفاوت گروههاي فكري و مطالعاتي آمريكا به گمانه ها و احتمالات موجود در اين خصوص حكايت دارد.
فريدمن چند روز گذشته در تحليلي واقع گرايانه به امكان حمله آمريكا و اسراييل به تاسيسات هسته اي ايران پرداخته و آن را 'كم اهميت'، 'اغراق آميز' و 'فقط جنگ رواني' دانسته است.
اين تحليلگر برجسته آمريكايي معتقد است: اسراييلي ها تلاش مي كنند به مانند سگ ديوانه اي ظاهر شوند كه در آستانه رها شدن از بند آمريكاست ....
وي مي گويد: افزايش خبرها و انتشار مطالب محرمانه درباره حمله نظامي به ايران به دليل نياز غرب به ايجاد جو جنگي با هدف تقويت منافع واشنگتن و تل آويو است.
به گفته فريدمن 'اين وضعيت با اقدامات ديپلماتيك مربوط به مذاكرات صلح خاورميانه همزمان شده است. عاملان اين وضعيت تلاش مي كنند تا ايراني ها را تحريك و حل مساله فلسطين به شيوه مناسب آمريكا و اسراييل را تبليغ كنند. اين گونه اطلاع رساني و افزايش خبرها درباره جنگ عليه ايران، پيش از اين نيز شكست خورده بود. عاقلانه است كه انتشار گسترده خبرها درباره تحريم ايران و افزايش فشارها بر اين كشور يا استفاده از چند دستگي ها در داخل حكومت ايران را مرتبط بدانيم.
اين كارشناس برجسته آمريكايي تاكيد كرد: همه اين اقدامات و انتشار مطالب عليه ايران در چارچوب جنگ رواني و منبع آن نيز اسراييل است زيرا همه گزارش ها از اين مطلب سخن مي گويند كه اسراييل در آستانه حمله به ايران قرار دارد. اين در حالي است كه اين فرضيه را به طور كامل رد مي كنم. اسراييلي ها تلاش مي كنند به مانند سگ ديوانه اي ظاهر شوند كه در آستانه رها شدن از بند آمريكاست . آمريكايي ها هم از طريق واسطه هايي از ايران مي خواهند تا با دادن امتيازهايي، مانع از بروز جنگ شوند.
فريدمن همچنين سناريو جنگ عليه ايران را تكراري و غيرجدي توصيف مي كند و ادامه مي دهد: ايراني ها تجربه هاي گذشته را مقايسه مي كنند و معتقدند بالا رفتن صداهاي جنگ يعني اينكه احتمال بروز آن كاهش يافته است. آنچه را كه در واقعيت ها مي بينيم نشان مي دهد كه جنگ در آينده اي نزديك يا دور، در كار نيست. با نگاهي به زمان آغاز مذاكرات جديد صلح فلسطين و اسراييل، مي فهميم كه هدف از اين وضعيت اقناع ايراني هاست كه جنگ در بلند مدت وجود دارد و آماده سازي ها براي جنگ به صورت پنهان در جريان است.
به باور اين تحليل گر آمريكايي، 'ايران در برابر احتمالات بروز جنگ، سه گزينه دارد . تحريك گروه هايي مانند حزب الله لبنان ، ايجاد ناآرامي در عراق و بستن تنگه هرمز كه 45 درصد از محموله هاي نفت خام از آن مي گذرد. البته گزينه آخر، از بقيه گزينه ها خطرناك تر و هم وزن خطر حمله هسته اي است زيرا جهان را وارد كساد همه جانبه اقتصادي مي كند. آمريكا نمي تواند عواقب بسته شدن تنگه هرمز را به هر صورتي، متحمل شود. آمريكا همچنين نمي تواند نيروي دريايي ايران را نابود كند زيرا اين نيرو بر قايق هاي تندرو و كوچك تكيه دارد. حمله نظامي آمريكا به تاسيسات هسته اي ايران در كنار عقب نشيني از عراق منجر به ايجاد بحران استراتژيك بسيار عميق در خليج فارس مي شود.'
فريدمن، البته، حتي امكان اينكه آمريكا بتواند حملاتي را به مواضع ايران داشته باشد بعيد مي داند چرا كه به اعتقاد وي دانشمندان ايراني تاسيسات هسته اي را تخليه و آنها را به مكان هاي امني منتقل مي كنند.
اين تحليلگر آمريكايي مي گويد كه موضوع اراده جدي اسراييل براي حمله انفرادي به ايران را باور نمي كند و توضيح مي دهد: اسراييلي ها از آمريكايي ها كم شانس ترند زيرا براي حمله به ايران مجبور به عبور از آسمان تركيه، عراق يا عربستان سعودي هستند.
برداشت 'هيلاري كلينتون' وزير امور خارجه آمريكا از بحث هاي رسانه اي اخير درخصوص حمله به ايران نيز در جاي خود قابل توجه است. وي، اين نظر را - كه مذاكرات صلح خاورميانه مقدمه اي براي حمله نظامي به ايران است - رد كرد.
وي روز جمعه گذشته يك روز پس از آغاز گفت وگوهاي مستقيم بين اسراييل و تشكيلات خودگردان فلسطيني، در مصاحبه با شبكه دوم تلويزيون رژيم صهيونيستي ، ادعا كرد كه ايران، 'مشكلي بزرگ' در خاورميانه است.
كلينتون در پاسخ به اين پرسش كه بسياري در منطقه فكر مي كنند كه مذاكرات جاري با هدف جلب حمايت كشورهاي عرب از حمله نظامي احتمالي عليه ايران برگزار مي شود و نظر او چيست؟ ضمن رد اين ديدگاه، با صراحت اعلام كرد كه اين گفت وگوها 'ارتباطي با موضوع ايران ندارد.'
او گفت كه 'طرح صلح اعراب' كه عربستان سعودي و اردن آنرا به پيش مي برند بيانگر اين طرز فكر رهبران عرب است كه مناقشه اسراييل و فلسطيني ها بايد حل و فصل شود و چنين تحولي براي كل منطقه سودمند خواهد بود.
* چرايي تبديل ادعاي 'حمله به ايران' به يك اولويت ثابت رسانه اي
-------------------------------------------------------------------------
براي درك چرايي تبديل سناريو 'حمله احتمالي به ايران' به يك اولويت اساسي و ثابت در سطح رسانه هاي بين المللي، فهم مباني اثربخشي رسانه ها بر قلمرو سياست ورزي كشورها در صحنه نظام بين الملل و كاركردهاي رسانه ها در حوزه تبليغات سياسي (پروپاگاندا) ضروري به نظر مي رسد.
الف) تاثير رسانه ها بر سياستگذاري خارجي؛ رسانه اي شدن سياست ها
بسياري از پژوهشگران و استادان علوم ارتباطات بر اين باورند كه با پيدايي و گسترش شبكه جهاني اينترنت و ايستگاههاي ماهواره اي پخش مستقيم، رسانه هاي نوين بيش از گذشته در حوزه روابط بين الملل فعال شده و تاثيرات شگرفي را بر فرايند تدوين سياست خارجي كشورها داشته اند؛ به طوري كه اكنون بسياري از 'رسانه اي شدن سياست ها' * به ويژه در صحنه نظام بين الملل سخن مي گويند.
در زمان حاضر، به واسطه آن كه هدايت تصميم سازي در حوزه سياست خارجي، 'رسانه اي شده' است، برخي اين استدلال را مطرح كرده اند كه پيدايش رسانه هاي نوين و به ويژه تلويزيون هاي جهاني، ماهيت روابط خارجي را تغيير داده است.
به باور انديشمندان علوم ارتباطات، بر خلاف تبليغات پر هياهو و ژست هاي فراوان مقامات كشورهاي غربي و به ويژه آمريكا، رسانه ها در بيشتر موارد به عنوان ابزار سلطه به خدمت گرفته شده اند تا ايدئولوژي نظام سرمايه داري آمريكا را در سطح نظام بين الملل بسط داده و آنرا تحكيم بخشند. در واقع از اين منظر، آنچه كه رسانه هاي بين المللي انجام مي دهند چيزي جز پيروي از الگوها و روندهاي حاكم نظام سلطه نمي باشد.
اين مقوله از سوي بسياري از روزنامه نگاران، تحليلگران و پژوهشگران انتقاد نگر غربي به ويژه 'اريك لو' ارتباط شناس نام آشناي اروپايي هم مورد تاكيد قرار گرفته است. كانون اصلي بحث اريك لو اين است كه چگونه نهادهاي سياسي، امنيتي و ديپلماتيك كشورهاي غربي و به ويژه آمريكا، رسانه ها را به كار مي گيرند تا سياست هاي داخلي و بين المللي خود را – اعم از صلح آميز يا جنگ طلبانه - به افكار عمومي قالب كنند!
به باور صاحبنظران برجسته علوم ارتباطات، مكانيسم تبليغات سياسي به يك صنعت بزرگ در غرب بدل شده و در كار مديريت تاثير، فرا واقعيت سازي، پيچيده سازي عمدي و فريب آشكار دخالت دارد. اين مكانيسم اغلب در فريب، توليد اخبار و درز(نشت) اطلاعات غلط به رسانه ها فعاليت مي كند. از آن جمله مي توان به تركيب رويدادهاي درست و غلط و دادن آن به رسانه ها براي بي اعتبار ساختن يك كشور يا چهره بين المللي اشاره كرد.
آنچه كه از لابلاي عنوان ها و سطرهاي طولاني اخبار و گزارش هاي مربوط به احتمال حمله نظامي آمريكا و اسراييل به ايران در رسانه هاي بين المللي به ذهن مي رسد، در چارچوب نظري فوق قابل ارزيابي است.
از منظر لو، ايجاد 'هيجان'** از ديگر كاركردها و نقش هاي رسانه هاي بين المللي در فرايند سياست ورزي قدرت ها مي باشد. لو بر اين باور است كه رسانه ها بر بعد هيجاني روابط خارجي نيز تاثير مي گذارند. وي به اين مساله مي پردازد كه چگونه رسانه اي مثل 'سي ان ان'، يك ژانر (گونه) جديدي از اخبارخارجي توليد كرد تا به وسيله آن توده هاي مردم را تحريك كند. در اين فرايند، سي ان ان و ديگر شبكه هاي نظير آن، منافع عمومي را در رويدادهاي بين المللي شبيه سازي مي كنند. تصاوير تلويزيوني سي ان ان اغلب از تصاوير مهيج و احساس انگيز آكنده و با خودنمايي (ميدان داري) كارشناساني كه ديدگاههاي خود را بر پايه اين تصاوير تفسير مي كنند، تركيب شده است.
اين كاركرد بارها از سوي رسانه هاي بين المللي به ويژه سي ان ان و بي بي سي در بازتاب فعاليت هاي هسته اي و نظامي صلح آميز ايران به كار گرفته شده است تا با تحريك افكار عمومي در سطح منطقه خاورميانه و جهان به گسترش موج 'ترس از ايران' دامن زند. اكنون نيز در چارچوب اين كاركرد، رسانه هاي بين المللي با پرداختن تقريبا دايمي به مقوله حمله، همچنان تلاش دارند تا 'ماهيت تهديد آميز بودن' ايران براي منطقه و جهان را – كه بايد حتي براي از بين بردن آن به قوه قهريه يا زور متوسل شد – در اولويت هاي اساسي افكار عمومي قرار دهند.
ب) كاركردهاي رسانه ها در حوزه تبليغات سياسي
از منظر پروپاگاندا (تبليغات سياسي) نيز مي توان به تبيين چرايي اولويت دهي مساله حمله به ايران در رسانه هاي بين المللي پرداخت.
در سال هاي اخير، تبليغات سياسي يا پروپاگاندا به صورت جزيي از ارتباطات درآمده است. طي هفتاد سال گذشته در سطح جهان صدها كتاب و مقاله جنبه هاي گوناگون تبليغات را بررسي كرده اند. با شروع مطالعات در مورد اقناع و ترغيب در چند دهه گذشته، اين بررسي ها جايگاه مشخص تري در تحقيقات ارتباطات يافتند. با گسترش تكنولوژي هاي ارتباطي جديد و افزايش كانال هاي پخش اطلاعات، فعاليت هاي تبليغات نيز آشكارا افزايش يافت.
مفهوم پروپاگاندا در حوزه نظريه هاي ارتباطات، اقناع و تبليغ از اهميت زيادي برخوردار بوده و تعاريف متعددي براي آن ذكر شده است. هارولد لاسول (انديشمند نام آشناي ارتباطات)، پروپاگاندا را 'فن اثر گذاري بر عمل و رفتار انسان از راه دستكاري در واقعيت ها و نمادها' تعريف كرده است. اين نمادها ممكن است گفتاري، نوشتاري، تصويري يا موسيقايي باشد.
در مفهوم سازي پديده پروپاگاندا و تبيين و تشريح كاركردها و شيوه هاي اجراي آن، ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد اما فصل مشترك اين ديدگاه ها، شيوه ها و تكنيك هاي پروپاگاندا را در هفت مورد خلاصه مي كند كه عبارتند از: برچسب زني، تعميم جذابيت (تلطيف و تنوير)، تكرار و انتقال، شهادت دادن يا تصديق، شيوه مردم ساده، مغالطه (كارت هاي يكدست) و همرنگي با جماعت (هجوم براي سوار شدن به واگن).
در اين ميان، آنچه كه مربوط به درك چرايي اولويت دهي اصلي به مقوله حمله به ايران در رسانه هاي بين المللي مي شود، مي توان به كاربرد تكنيك 'تكرار' در فعاليت هاي پروپاگاندايي رسانه ها اشاره كرد.
در واقع، مي توان گفت رسانه هاي بين المللي با پرداختِ دايمي به مساله حمله به ايران، در تلاش هستند تا با بهره گيري از تكنيك پروپاگاندايي 'تكرار'، يك موضوع كم اهميت و دستِ چندم را به عنوان يك واقعيت فوري در ذهن مخاطبان جا بياندازند.
همچنانكه از نام تكرار بر مي آيد، رسانه ها به منظور زنده نگه داشتن موضوع با تكرار زمان بندي شده آن، سعي مي كنند موضوع مورد نظر را تا زماني كه نياز هست، در اولويت اساسي خود قرار دهند تا آن را زنده نگاه دارند.
رسانه ها در اين روش، با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي خاص در ذهن مخاطب دارند.
'تكرار' همچنين از لحاظ روان شناسي در تشكيل عادت بسيار مفيد است؛ به ويژه اگر با دقت توام باشد. بدون تكرار، تثبيت و تقويت دقيق تر عادت ميسر نخواهد شد. روش تكرار، از قواعد خاصي پيروي مي كند زيرا فاصله هاي تكرار فعل نبايد چندان طولاني باشد كه سبب محو شدن آثار قبلي شود و نه چندان كوتاه باشد كه ملال انگيز و خسته كننده شود. به عبارت ديگر، تكرار مثل ضربه هاي پياپي چكش است كه سرانجام ميخ را به داخل مي راند. بنابر اين فرستنده پيام اميدوار است كه اين شكل از ضربه زدن مداوم، باعث دريافت نكات پيام شود.
'لئونارد دوب' پژوهشگر آمريكايي نيز به بهترين وجه، تمركز بر روي تكنيك تكرار را توصيف كرده است: 'بسياري از مردم درباره تبليغ مي انديشند، و يا در محراب، عبادت را تكرار مي كنند. آنها مشاهده كرده اند كه ظاهرا تكرار مي تواند معجزه هاي روانشناسانه اي انجام دهد. البته تكرار در حقيقت مهم است، اما نبايد در اين اهميت مبالغه كرد و يا درباره آن به خطا رفت.'
در اين ميان، پرداختن به مساله ادعايي 'حمله به ايران' به صورت دو سه هفته يكبار در سطح رسانه هاي بين المللي را مي توان در راستاي كاركرد تكنيك تكرار در خصوص اين موضوع خاص تحليل كرد._
فرمانده ارشد نظامی چین تأکید کرد دولت کشورش حتی به قیمت به راه افتادن جنگ جهانی سوم نیز در حمایت از ایران تردید نخواهد کرد. به گزارش فارس به نقل از شبکه تلویزیونی "ان تی دی تیوی"، همزمان با اعزام ناوهای آمریکایی بیشتر به منطقه خاورمیانه در میان افزایش تنشها در این منطقه، "ژانگ ژائوژانگ" یکی از فرماندهان ارشد نظامی چین از دانشگاه دفاع ملی این کشور تأکید کرد: چین نباید در حمایت و حافظت از ایران تردید کند، حتی اگر این موضوع به معنای به راه انداختن جنگ جهانی سوم باشد. این گزارش افزود: چین در هفتههای اخیر شدیدا بر اتحاد خود با ایران تأکید کرده است و به عنوان آخرین مورد این اعلام حمایت و اتحاد با ایران میتوان به اظهارات چند روز گذشته مقامات چین در خصوص واکنش کشورهای غربی به تجمع دانشجویان مقابل سفارت انگلیس در تهران اشاره کرد که از کشورهای غربی خواست تا از هر گونه اقدام احساسی بپرهیزند. بنا بر این گزارش، روز چهارشنبه انگلیس بطور کامل کارکنان سفارت خود در تهران را از ایران خارج کرد. به دنبال این اقدام انگلیس برخی دیگر از کشورهای اروپایی نیز به دنباله روی از انگلیس سفرای خود را از تهران فراخواندند تا برای بررسی اقدام مشابه با آنها مشورت کنند. "هونگ لئی" سخنگوی وزارت خارجه چین در پکن روز پنج شنبه و یک روز پس از این رویداد در تهران اعلام کرد: چین امیدوار است طرفین مرتبط منطقی برخورد کرده، آرام بمانند و خویشتنداری خود را حفظ کنند تا مانع از هر گونه اقدام احساسی شوند که میتواند تنشها را شدیدتر کند. وی در ادامه گفت: کشورها باید تمرکز خود را بر چشمانداز درازمدت در روابط متوجه کنند. و در صورت بروز درگیری و مسائل، باید برای حل آنها از طریق گفتوگو و مشورت اقدام کنند. "الکساندر لوکاشوویچ" سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه روسیه نیز روز چهارشنبه اعلام کرد که فدراسیون روسیه مخالف «بیش از اندازه وخیم جلوه دادن» و تشدید رویارویی در رابطه با مسائل مربوط به ایران است. لوکاشوویچ تاکید: ما شدیدا مخالف «بیش از اندازه وخیم جلوه دادن» و تشدید رویارویی در رابطه با مسائل مربوط به ایران بوده و معتقدیم که این خط مشی تنها بر پیچیدگی عواقب مشکلات بوجود آمده خواهد افزود. متاسفانه اتفاق رخ داده در تهران یکی از حلقههای زنجیره حوادث اخیر است که وخامت اوضاع پیرامون ایران را تشدید کرده است. بنا بر این گزارش، ۳ ناو جنگی آمریکایی جدید به منطقه اعزام شدهاند تا به ناو "یو اس ای جان سی. استنیس" در منطقهای که ناوگان پنجم نیروهای این کشور در بحرین مستقر هستند، ملحق شود. این گزارش افزود: نگرانیهایی در خصوص احتمال حمله نظامی به سوریه با اعزام ناو "یو اس اس جرج دابلیو ایچ بوش" به اطراف این کشور مطرح شده بود اما خبرهای رسیده از این امر حکایت دارد که این ناو ظاهرا به مأموریت خود پایان داده و در حال بازگشت به جایگاه اولیه خود است. همین امر در کنار اعزام ناوهای جدید آمریکایی به منطقه خلیج فارس نگرانیهایی را درباره احتمال حمله به ایران مطرح میکند. "شیمون پرز" رئیس رژیم صهیونیستی چندی پیش مدعی شد که احتمال حمله نظامی علیه ایران بسیار نزدیک تر از گزینه سیاسی است. این سخنان رئیس رژیم صهیونیستی در حالی مطرح شد که اسرائیل صحنه گسترش اعتراضات مردم علیه سیاست های اقتصادی کابینه "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل بوده و اعتصاب کارگران در بخش های مختلف اقتصادی، بسیاری از بخش های عمومی اسرائیل را با مشکل مواجه کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند که اسرائیل با مطرح کردن گزینه حمله نظامی علیه ایران در تلاش برای تحت شعاع قرار دادن اعتصاب ها و اعتراض ها در اسرائیل است. "لئون پانتا" وزیر دفاع آمریکا نیز اخیرا درباره هر گونه اقدام احتمالی نظامی علیه ایران هشدار داد و گفت: هرگونه حمله علیه ایران به منظور متوقف کردن برنامه هستهای این کشور میتواند عواقب ناخواسته و از قبل برنامه ریزی نشدهای به دنبال داشته باشد.
جيمي كارتر رئيس جمهور امريكا در شامگاه ۱۸ فروردين ۱۳۵۹ طي دستوري قطع روابط سياسي و بازرگاني با جمهوري اسلامي ايران را اعلام كرد. اين دستور كه 5 ماه پس از تصرف سفارت امريكا در تهران به وقوع پيوست عكسالعمل جديد دولت آن كشور در برابر گروگانگيري ديپلماتهاي امريكايي در ايران بود. كارتر پيش از قطع رابطه با ايران، چند مرحله اقدامات سياسي و اقتصادي عليه جمهوري اسلامي ايران به عمل آورده بود.
در نخستين عكسالعمل، روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ دستور توقيف كليه داراييهاي ايران در بانكهاي امريكايي و شعبههاي خارجي آن را صادر كرد و خريد نفت از ايران را متوقف ساخت. در ۱۳ آذر، پانزده عضو شوراي امنيت تحت فشار امريكا به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۴۵۷ را در محكوميت اشغال سفارت امريكا در تهران منتشر كردند.1
ارجاع موضوع گروگانگيري به ديوان بينالمللي دادگستري در لاهه از ديگر اقدامات امريكا بود. رأي اين ديوان نيز روز 24 آذر عليه ايران صادر شد و 15 قاضي اين دادگاه به اتفاق آرا جمهوري اسلامي ايران را به دليل تصرف سفارت امريكا محكوم كردند. 2
در نهم دي 1358، شوراي امنيت سازمان ملل تحت فشار امريكا قطعنامه 461 را در موضوع مجازاتهاي اقتصادي عليه ايران تصويب كرد و تا 17 دي به ايران مهلت داد تا گروگانهاي امريكايي را آزاد كند. 3 علاوه بر اين بسياري از مفسران امريكايي نيز از نيروي موسوم به «واكنش سريع» كه در 11 دي 1358 به دستور كارتر در خليج فارس شكل گرفت به عنوان عكسالعمل واشنگتن در مقابل واقعه تصرف سفارت امريكا در تهران ياد كردند.
دستور قطع رابطه با ايران 17 روز قبل از مداخله نظامي امريكا در منطقه طبس با هدف آزادسازي گروگانها اتخاذ شد. جيمي كارتر پس از صدور فرمان قطع رابطه، در سخناني اعلام كرد ديپلماتهاي ايراني 24 ساعت فرصت دارند خاك امريكا را ترك كنند.
موضوع قطع روابط سياسي و اقتصادي امريكا با ايران، دو ماه پيش از صدور دستور كارتر، در قطعنامه ارايه شده از سوي امريكا به شوراي امنيت سازمان ملل پيش بيني شده بود. در آن قطعنامه كه در 24 بهمن 1358 به شورا ارايه شد امريكا خواستار اعمال تحريمهاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي و قطع رابطه با ايران به دليل تصرف سفارت امريكا گرديد. اين درخواست در كنفرانس كشورهاي صنعتي غرب نيز مطرح شده بود، ولي رايزنيهاي هيأت نمايندگي ايران در سازمان ملل و همچنين وتو شدن قطعنامه پيشنهادي امريكا توسط اتحاد جماهير شوروي، باعث شد دولت جيمي كارتر در اتخاذ تصميم براي قطع مناسبات سياسي و بازرگاني با ايران تنها بماند.
كارتر در سخنان خود راجع به قطع رابطه با ايران اظهار داشت:
«... مطالبات شاكيان امريكايي و شركتها، از اموال مسدود شده ايران در امريكا برداشت خواهدشد و مسئوليت بحران با شوراي انقلاب ايران است كه خود را پشت سر دانشجويان پنهان ميكند. اگر گروگانها آزاد نشوند، تصميمات شديدتري عليه ايران اتخاذ خواهد شد و امريكا با هم پيمانان خود اقدامات مقتضي به عمل خواهد آورد. هيچ ويزاي جديد براي ايرانيان صادر نخواهدشد وكليه ويزاهاي صادر شده پس از بحران باطل ميباشد...» 4
در پي اين تصميم، از يكسو دفتر امام خميني اعلام كرد «نظر امام در مورد گروگانها عوض نشده و مثل گذشته سفارت و گروگانها تا تشكيل مجلس شوراي اسلامي و تعيين سرنوشت آنها توسط وكلاي مردم در دست دانشجويان باقي خواهد ماند» 5 و از جانب ديگر امام خميني خود بيانيه جداگانهاي در اين رابطه در ۱۹ فروردين منتشر كردند. در پيام امام خميني آمده است:
«... ملت شريف ايران اگر كارتر در عمر خود يك كار كرده باشد كه بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است، همين قطع رابطه است. رابطة بين يك ملت بپاخاسته براي رهايي از چنگال چپاولگران بينالمللي با يك چپاولگر عالمخوار، هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما، اين قطع رابطه را به فال نيك ميگيريم چون كه اين قطع رابطه، دليلي بر قطع اميد امريكا از ايران است. ملت رزمندة ايران، اين طليعة پيروزي نهايي را كه ابرقدرت سفاكي را وادار به قطع رابطه يعني خاتمه دادن به چپاولگريها كرده است، اگر جشن بگيرد حق دارد. ما اميدواريم كه نابودي سرسپردگاني مثل سادات و صدام حسين به زودي انجام گيرد. ملتهاي شريف اسلامي به اين انگلهاي خائن، آن كنند كه ملت ما با محمدرضاي خائن كرد و به دنبال آن براي آزاد زيستن و به استقلال تمام رسيدن، قطع روابط با ابرقدرتها خصوصاً امريكا نمايند. من كراراً گوشزد نمودهام كه رابطه با امثال امريكا، رابطة ملت مظلوم با جهان خواران است. شما اي ملت عزيز كه براي رضاي خداوند متعال، با بانگ الله اكبر بر دشمنان خود چيره شديد و آزادي و استقلال را به دست آورديد، با اتكال به خداوند تعالي و حفظ وحدت كلمه، مهيا باشيد براي رودررويي دشمنان اسلام و دشمنان مستضعفين. شما،به خواست خداي تعالي پيروز هستيد و بر مشكلات غلبه خواهيد كرد...» 6
پانوشتها:
1ـ الگوهاي رفتاري ايالات متحده امريكا در رويارويي با جمهوري اسلامي ايران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1383، ص 128.
2ـ همان، ص 129.
3ـ چالشهاي ايران و امريكا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، پائيز 1381، ص 93.
4ـ گاه شمار سياست خارجي ايران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ج 1، ص 223، به نقل از روزنامه اطلاعات، 19/1/1359
5ـ هما
6ـ روزنامه جمهوري اسلامي، 20/1/1359،
تهیه کننده : سجادد دهقان.
روز 24 ارديبهشت 1327 با خروج آخرين كميسر عالي انگليس از فلسطين، بلافاصله «ديويد بن گوريون» از رهبران اصلي صهيونيستها در تلآويو تشكيل دولت يهود را تحت نام «اسرائيل» اعلام كرد. تأسيس دولت اسرائيل از نتايج سياستي است كه انگليسيها از زمان صدور اعلاميه بالفور در 1917 ميلادي از آن حمايت به عمل آورده و آمريكاييها نيز از دهه 1920 ميلادي رفتهرفته به آن متقاعد شده بودند.
اعلاميه بالفور كه در حقيقت نخستين واكنش بينالمللي براي موجه جلوه دادن تلاش صهيونيستها در امر تشكيل دولت يهودي در فلسطين اشغالي بود، باعث سرازير شدن موج عظيمي از يهوديان مهاجر از سراسر جهان به اين كشور اسلامي گرديد و روند مهاجرت غيرقانوني يهوديان را كه از اواخر قرن نوزدهم با تلاش عملي «تئودور هرتصل» آغاز شده بود شتاب بيشتري بخشيد.
اين واقعيت يعني تلاش سياسي و تبليغاتي انگلستان براي كمك به سازمانهاي صهيونيستي در امر تشكيل دولت يهود مورد حمايت «وودرويلسون» رئيس جمهور وقت امريكا قرار گرفت و به موازات آن سرمايهداران صهيونيست و يهوديان فئودال و مرفهالحال كه عمدتاً در امريكا و انگلستان اقامت داشتند، با حمايتهاي بيكران مالي خود تسهيلات لازم را براي حركت سيلآساي يهوديان بسوي «سرزمين موعود» فراهم آوردند.
در فاصله 22 ـ 1919 برغم قيام گسترده و خشونتآميز اعراب مسلمان عليه مهاجرت يهوديان حدود 35000 تن يهودي رهسپار فلسطين گرديدند. در سال 1922 ميلادي اعلاميه بالفور با تلاش دولت انگلستان در جامعه ملل به تصويب رسيد و شتاب مهاجرت يهوديان به فلسطين در پناه تلاشهاي انگليسيها و دلارهاي آمريكائيها بيشتر گرديد.
در تمام طول دهه 1920 كه «دوره اصلاح و توسعه جامعه يهوديان فلسطين» نامگذاري شده بود. زمينها و اراضي وسيعي كه با اجبار و تهديد و ترور و يا با فريب از فلسطينيها خريداري شده بود، احياء گرديد و صنايع جديد پايهگذاري شد. شركتها و موسسات تعاوني يهودي يكي پس از ديگري تأسيس شدند و نام شهرها، شهركها و روستاها نيز يكي پس از ديگري از اسامي عربي به يهودي تبديل شدند.
در دهه 1930 كه دوره ظهور و اقتدار حزب نازي در اروپا بود، مهاجرت يهوديان به فلسطين افزايش بيسابقهاي يافت بطوريكه در طي سالهاي 35 ـ 1932 جمعاً حدود 145000 يهودي ديگر بطور مجاز و با دخالت و تلاش مؤثر سه كشور فرانسه و انگليس و امريكا كه بخصوص روابط تيرهاي با آلمان نازي داشتند، راهي فلسطين شدند و علاوه بر اين دهها هزار يهودي ديگر نيز بطور قاچاق در اين سرزمين اقامت گزيدند و قيام و مقاومت اسلامي و مسلحانه اعراب مسلمان مقيم فلسطين نيز كه حركت خروشان شيخ عزالدين قسام نمونه صد در صد اسلامي و خالص آن بود بدليل سكوت و عدم حمايت رژيمهاي عربي عمدتاً توسط دولت انگليس سركوب گرديد. در سال 1938 ميلادي يعني يكسال قبل از وقوع جنگ جهاني دوم از مجموع 5/1 ميليون نفر ساكنين فلسطين، 450000 تن آنان را كه معادل 30% كل جمعيت اين سرزمين ميشدند يهوديان تشكيل ميدادند و با وقوع جنگ جهاني دوم موج عظيمي از يهوديان در راستاي سياستي كه انگليسيها با حمايت امريكا براي تأسيس دولت مستقل يهودي و تقويت بنيان سياسي صهيونيسم اتخاذ كرده بودند، رهسپار فلسطين شدند بطوريكه در فاصله 5 سال جنگ جهاني دوم يعني از 1939 تا 1944 تعداد يكصد هزار يهودي ديگر به سوي اين سرزمين سرازير گرديدند.
در سپتامبر 1945 ترومن رئيس جمهور وقت امريكا از دولت انگليس تقاضا كرد كه حدود 100000 پناهنده يهودي اروپائي را به دليل آنچه كه جور و ستم هيتلري خوانده شد در فلسطين بپذيرد و اين خود توطئه ديگري از سلسله نقشههاي شوم استعمار براي استقرار صهيونيستها در فلسطين بود. در 31 مارس سال 1947 بموجب آماري كه رسماً در امريكا انتشار يافت، جمعيت كل فلسطين بالغ بر 1867120 نفر بود كه در ميان آنها حدود 615000 تن يعني معادل 33 درصد يهودي، 1091000 تن يعني معادل 4/58 درصد مسلمان و بقيه مسيحي (8/7%) و پيروان اديان ديگر (9/0%) بودند.
با پايان جنگ دوم جهاني كار تأسيس دولت يهود در فلسطين سرعت بيشتري به خود گرفت. در نوامبر 1947 آمريكا و شوروي طي قطعنامهاي كه به سازمان ملل ارائه كردند، حمايت خود را از طرح تقسيم خاك فلسطين به دو بخش عربي و يهودي اعلام نمودند. با تصويب اين طرح در مجمع عمومي صهيونيستها براي فراهم آوردن زمينه تأسيس حكومت خود دست به يك رشته ترورها و قتل عامهاي خونين از جمله فاجعه دير ياسين زدند.
سرانجام در روز 14 مه 1948 با خروج كميسر عالي انگليس از فلسطين، ديويد بن گوريون كه از چهرههاي شاخص در ميان گروههاي صهيونيست يهودي بود رسماً تأسيس دولت اسرائيل را اعلام كرد و بلا فاصله آمريكا و شوروي اين دولت را به رسميت شناختند
تهیه کننده سجاد دهقان.
دفاع مقدس
دفاع مقدسروز 31 شهريور 1359 با حمله هوايي عراق به چند فرودگاه ايران و تعرض زميني همزمان ارتش بعث به شهرهاي غرب و جنوب ايران، جنگ 8 ساله حكومت صدام حسين عليه ايران آغاز شد. اين جنگ 19 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و چند روز پس از آن اتفاق افتاد كه صدام پيمان الجزاير را در برابر دوربينهاي تلويزيون بغداد پاره كرد. صدام در نطقي با تأكيد بر مالكيت مطلق كشورش بر اروند رود (كه وي آن را شطالعرب ناميد) و ادعاي تعلق جزاير ايران به «اعراب» جنگ را در زمين، هوا و دريا عليه ايران آغاز كرد.
اين جنگ در حالي شروع شد كه مردم ايران دوران نقاهت پس از انقلاب را ميگذراندند و طبعاً به بازسازي كشور و آرامش و سازندگي ميانديشيدند. نيروهاي مسلح نيز به دليل آن كه انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگي چنداني براي رويارويي در يك نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همين دلايل، نظاميان عراق در ماههاي اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزي را در غرب و جنوب ايران تصرف كنند.
علل آغاز جنگ
گرچه صدام حسين در ساعات مياني 31 شهريور و پيش از صدور فرمان حمله به ايران، موضوع اختلافات مرزي را دليل وقوع جنگ عنوان كرد، اما حتي خود او نيز ميدانست اين جنگ مرحله اجرايي نقشه برنامهريزي شده، هدفمند و فرامنطقهاي است و دولت بغداد به دليل اختلافات زميني و دريايي خود با ايران، تنها داوطلب اجراي اين نقشه شده است.
واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي تنها سبب از بين بردن «جزيره ثبات غرب» در منطقه نشده بود، بلكه تمامي الگوها و هنجارهاي مورد نظر غرب در خاورميانه و خليج فارس را بر هم زده بود. انقلاب اسلامي در برابر نظامهاي لائيكي مورد نظر غرب در منطقه، با صراحت، احياء مذهب را صلا ميداد. علاوه بر آن قدرتهاي بزرگ از اين نگران بودند كه ثبات مورد نظر آنان در خاورميانه و همچنين جريان آرام و مطلوب نفت از خليج فارس، با تثبيت انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران به خطر افتد. به همين دليل امريكا و اتحاد جماهير شوروي ـ عليرغم اختلافات برخاسته از فضاي جنگ سرد ـ در نارضايي از انقلاب اسلامي ايران موضع يكساني داشتند.
جمهوري اسلامي ايران در طول يك سال و چند ماه قبل از وقوع جنگ تحميلي، با فشارهاي برون مرزي متعددي روبرو شد:
جنگ تبليغاتي، سياسي رواني؛ محاصره اقتصادي؛ بلوكه كردن داراييهاي ايران؛ تهديدات نظامي (مداخله نظامي در طبس و ...)؛ تحريف ماهيت انقلاب اسلامي در عرصه بينالمللي؛ دامن زدن به تروريسم و ناامني داخلي و حمايت از آن.
هدف از اين اعمال، بدبين ساختن افكار عمومي جهان نسبت به انقلاب اسلامي، جلوگيري از شناسايي سياسي جمهوري اسلامي و فراهم ساختن زمينه هاي جنگ عليه ايران بود. هدف اين بودكه هرگونه برخورد با ايران، در عرصه بينالمللي، اقدامي در جهت بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه ومطابق خواست جامعه جهاني جلوه كرده و توجيه پذير باشد. هدف اين بود كه نگذارند نهضت امام خميني (ره) به عامل تأثيرگذار در تعيين نظم استراتژيك جهان تبديل شود.
اين گونه اهداف و ديدگاهها نيز نميتوانست در چهارچوب اختلافات مرزي و جاهطلبيهاي صدام تعريف شود. صدام در حقيقت فريب توطئه خارجي را خورد و جاهطلبياش محركي براي انتخاب عراق در اجراي اين توطئه بود. البته در كنار اين جاهطلبي، صدام انگيزههاي جداگانهاي نيز براي جنگ داشت: صدام از تأثير انقلاب اسلامي ايران بر جمعيت 60 درصدي شيعيان عراق نگران بود؛ صدام همانگونه كه خود و دولتمردانش به دفعات اعلام كردند از پيمان الجزيره ناراضي بوده و در پي فرصتي براي لغو آن و حل يكسره اختلافات مرزي دو كشور مطابق ميل خود بود؛ صدام ـ بعدها از زبان سياستمداران عراقي و غير عراقي منتشر شد ـ مايل بود در برنامه نابودي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران و از بين بردن خطرتفكر اسلامي براي استعمارگران، در منطقه پيشقدم شود تا بتواند حمايت دولتهايي را كه با پيروزي انقلاب اسلامي منافعشان خطر افتاده، جلب كند و خود رهبري جهان عرب را به دست گيرد.
به همين دليل بسياري از تحليلگران سياسي، جنگ تحميلي عراق عليه ايران را تهاجمي فرا منطقهاي و برخاسته از اراده برون مرزي ميشمارند.
البته حوادث بعد نشان داد كه امريكا و يارانش در تبيين واقعيتها، اشتباه كرده و دچار خوشبيني شده بودند كه ناشي از ماهيت رخدادهاي سياسيـ اجتماعي و اطلاعات نادرست امريكا بود. امريكا به رغم نظام و سيستم اطلاعاتياش، همچنين حضور طولاني مدت در جامعه ايران، فاقد اطلاعات واقعي بود و توان تبيين صحيح اين اطلاعات را نيز نداشت.
مجموعه اين مسايل، امريكا و هم پيمانانش را به چالشي با جامعه ايران كشاند كه هنوز بعد از گذشت نزديك به سه دهه به پايان نرسيده است. گرچه در اين مدت تحولات زيادي رخ داده، اما به طور قطع آن چه امريكاييها از آن هراس داشتند اتفاق افتاد؛ انقلاب اسلامي ايران در برگرفتن غبار از چهره اسلام و خارج ساختن آن از كنج راكد عبادتگاهها به صحنه سياسي جوامع بشري موفق بود.
تمهيدات صدام براي جنگ تحميلي
صدام كه اساساً با نيت مبارزه با جمهوري اسلامي ايران در 25 تير 1358 با كودتا در عراق به قدرت رسيده بود، از ابتدا از تمامي راههاي ممكن براي به زانو درآوردن انقلاب اسلامي بهره گرفت.
اخراج هزاران ايراني از عراق در نيمه دوم 1358ش.؛ توزيع اسلحه بين عوامل ضد انقلاب حمايت از بمبگذاران و طراحي انفجارهاي مكرر در خطوط راهآهن و تأسيسات نفتي؛ پناه دادن به ژنرالهاي فراري حكومت پهلوي؛ انتخاب اسامي مجعول براي شهرهاي ايران در نقشهها و كتابهاي درسي (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجيه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» ناميد.1) و الحاق خيالي اين شهرها به قلمرو جغرافيائي عراق؛ تحريكات و تجاوزات مكرر مرزي (دهها مورد يادداشت رسمي اعتراض از سوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به سفارت رژيم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهاي خريد هواپيماهاي ميراژ، ميگ وتوپولف (اين قراردادها پس از پيروزي انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقويت بدون دليل نيروهاي عراقي در مرز مشترك دو كشور و ايجاد موانع از قبيل سنگرهاي بتوني، سيمهاي خاردار و ... صدها نمونه ديگر از اقدامات مقدماتي صدام براي فراهم آوردن زمينه يك تهاجم گسترده نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران است.
از اين رو هجوم نظاميان عراق به ايران در 31 شهريور 1359، تعجب هيچ يك از محافل سياسي مطلع جهان را برنيانگيخت، چرا كه از تمامي اقدامات يكساله صدام، بوي جنگ به مشام ميرسيد.
دولتمردان عراقي از همان ابتداي تجاوزشان تمامي توان سياسي، نظامي و تبليغي خود را براي به زانو درآوردن انقلاب اسلامي ايران به كار بستند. در جبهه سياسي هيأتهاي بسياري را روانه كشورهاي اروپايي، آفريقايي و آسيايي كردند و در اين مأموريتها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحميل جنگ به جمهوري اسلامي ايران را، نزد جهانيان توجيه نمايند. در نيمه اول دهه 1360 ش. روزنامهها و رسانههاي ارتباط جمعي امريكا و اروپا مملو از مقالات و گزارشهايي بود كه در آنها، به اهداف و نقشههاي مقامات عراقي در به راه انداختن جنگ و علت حمايت كشورهاي غرب و شرق از آنها اشاره شده بود. در اين مقالات در توصيف اهداف جنگ به سركوب بنيادگرايي در منطقه، توقف صدور انقلاب اسلامي، كاستن از خطر بالقوه براي حكومت صهيونيستي، رفع نگراني دولتهاي عرب خليج فارس از قدرت ايران و ... اشاره شده بود.
عراقيها در خلال جنگ، تمام قوانين ومقررات بينالمللي را زير پا گذاشتند: پيمان الجزاير، پيمان منع كاربرد سلاحهاي شيميايي، پيمان منع حمله به اماكن مسكوني، پيمان مربوط به ضرورت رفتار انساني با اسيران جنگي، پيمان مربوط به ضرورت امنيت هوانوردي، پيمان مربوط به امنيت درياها، و دهها و صدها نمونه ديگر از پيمانها، مقررات و قوانين معتبر بينالمللي در خلال جنگ تحميلي از سوي عراقيها به زير پا گذارده شد.
بغداد در خلال جنگ تحميلي، از شبكههاي بمب گذار درداخل كشورو در رأس آنها از سازمان مجاهدين خلق (منافقين) حمايت كرد. منافقين كه در فرانسه و بعد در عراق مستقر شدند با سكوت يا حمايت دولتهاي ميزبان، بسياري از اقدامات تروريستي عليه مسئولان و افراد عادي كوچه و بازار ايران را در خلال جنگ تحميلي هدايت كردند. ترور مردم عامي و مسئولان نظام، در پاريس و بغداد طراحي و برنامهريزي ميشد و در شهرهاي مختلف ايران به اجرا در ميآمد. هفتم تير و شهادت آيتالله بهشتي و 72 نفر از مسؤولان ايران، هشتم شهريور وشهادت رئيس جمهور رجايي و نخستوزير باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر مردم عادي از قبيل كاسب، دانشآموز، روحاني و غيره از جمله اقدامات تروريستهاي داخلي تحت الحمايه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحميلي بود.
علاوه بر اين، ابعاد جنگ فقط در مرزها و يا در داخل شهرها به صورت ترورهاي روزمره خلاصه نميشد، بلكه خانههاي مسكوني مردم و مدارس كودكان بيدفاع در بسياري از شهرهاي ايران آماج حملات موشكي عراقيها بود و هزاران نفر از تلفات مردمي جنگ ناشي از همين گونه حملات بود. كشتيهاي باري و نفتي كه عازم بنادر ايران بودند، در بخش عمده اين 8 سال هدف حملات هوايي عراق در خليج فارس بودند و هواپيماهاي جاسوسي ـ آواكس ـ كه در عربستان مستقر بودند، جنگندههاي عراقي را در هدفگيري اين كشتيها ياري ميدادند.
حمايتهاي جهاني از صدام
در خلال جنگ تحميلي، عراق از حمايت بيدريغ تسليحاتي، مالي و سياسي بينالمللي برخوردار بود. فرانسه، شوروي، انگلستان و چين درصدر صادر كنندگان اسلحه مورد نياز عراق قرار داشتند، آلمان تأمين كننده عمده جنگ افزارهاي شيميايي عراق بود و دولتهاي عرب حوزه خليج فارس تأمين كننده عمده نيازهاي نفتي، مالي و ترابري عراق بودند.
دولت عراق در 1358ش. حدود 12 ميليارد دلار صرف خريد تسليحات كرد، امّا در 1361 توانست در خريد جنگافزار از عربستان سعودي سبقت گيرد و در 1363 ش. بودجه نظامي بغداد از مجموع بودجه نظامي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس بيشتر شد. در اين سال عراق 40 درصد درآمدهاي داخلي خود را صرف خريد جنگافزار از امريكا، انگليس، فرانسه و روسيه كرد. هزينهاي كه عراق در دهه 1360ش. صرف خريد سلاح از امريكا و اروپا كرد، از هزينه تسليحاتي كشورهاي صنعتي اروپاي غربي در همين دهه بيشتر بود. در اين دهه عراق، دو برابر آلمان غربي بودجه نظامي داشت.3
نه در امريكا، نه در اروپا، نه در روسيه و نه در سازمان ملل، هيچ منعي براي تسليح مداوم عراق به انواع جنگافزارهاي كشتار جمعي در دهه 1360 ش. وجود نداشت. بسياري از اين سلاحها در شرايطي به عراق سرازير ميشد كه اين كشور پولي براي خريد آنها نداشته و خود را همه ساله به فروشندگان خود مقروض ميساخت. بسياري از واردات نظامي نيز با صادرات نفتي پاسخ داده ميشد.
آمارهاي رسمي نشان ميدهد كه شوروي، فرانسه و چين ـ سه عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل ـ به ترتيب درصدر كشورهاي صادركننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بودهاند. در طول اين دهه، 53 % واردات نظامي عراق به ارزش تقريبي 13 ميليارد و 400 ميليون دلار از شوروي تأمين ميشد. فرانسويها نيز با فروش بيش از 5 ميليارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً 20 % واردات نظامي عراق را به خود اختصاص دادهاند. اين رقم در مورد چين نيز به 7% يعني به بيش از يك ميليارد و ششصد ميليون دلار بالغ ميشد. 4
در كنار فعاليت مستقيم كارخانجات جنگ افزار سازي وابسته به دولتها، مؤسسات خصوصي مختلف نيز در اين راستا صرفاً جهت كسب درآمد هرچه بيشتر وارد معركه شده و بدون توجه به قوانين داخلي هر كشور در مورد منع صدور ساز و برگ نظامي به كشورهاي درگير جنگ و حتي قوانين و كنوانسيونهاي بينالمللي ناظر بر جلوگيري از توليد و فروش سلاحهاي غير متعارف، عراق را به صورت يك زراد خانه عظيم درآوردند.
اين روند باعث شد كه حكومت بعث نه تنها به پيشرفتهترين تجهيزات نظامي در زمينههاي جنگ هوايي و زميني دست يابد، بلكه كارخانجات جنگ افزار سازي متعددي با همكاري كشورهاي مختلف به صورت آشكار و نهان برپا ساخت، به طوري كه طبق گزارش مؤسسات بينالمللي، در پايان جنگ، عراق پنجمين قدرت نظامي جهان شد.5
در اين جنگ امريكاييها نيز سهم خود را در ياري رساندن به ماشين جنگي صدام و دشمني با جمهوري اسلامي ايران ايفا كردند: در اسفند 1360، نام عراق از فهرست كشورهايي كه واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران تروريسم» ياد ميكرد خارج شد و در آذر 1363، امريكا به تحريم سياسي عراق خاتمه داد و روابط سياسي با اين كشور را برقرار كرد. امريكاييها در موارد متعددي هماهنگ با صدام و به طور مستقيم وارد جنگ عليه جمهوري اسلامي ايران شدند. حمله به پايانهها و چاههاي نفتي ايران در خليج فارس و ساقط كردن هواپيماي مسافري ايرباس ايران بر فراز اين منطقه و كشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از اين حملات بود. اين حوادث در حالي رخ ميداد كه ايران مورد تحريم تسليحاتي قرار داشت و اين تحريم با شدت اعمال ميشد. «كاسپارواين برگر» ـ وزير دفاع وقت امريكا ـ راجع به تصويب قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران با صراحت گفته بود:
«... در صورتي كه قطعنامه تحريم تسليحاتي اجرا شود، ريشه توانايي ايران براي ادامه جنگ به سرعت خشك ميشود و در واقع ريشه موجوديت ايران نيز به صورت يك ملت به خشكي ميگرايد... 6»
شوراي همكاري خليج فارس كه در 1359 ش. به بهانه همكاريهاي اقتصادي، سياسي و نظامي 6 كشور عضو ـ امارات متحده عربي، بحرين، قطر، كويت، عربستان سعودي و عمان ـ به وجود آمد، عملاً كانوني براي گردآوري دلارهاي نفتي منطقه و انتقال آن به بغداد براي تقويت بنيه نظامي عراق شده بود. هنگامي كه جنگ به پايان رسيد، تنها مطالبات نقدي 6 كشور عضو اين شورا از عراق، از مرز 80 ميليارد دلار گذشته بود. اين غير از ميلياردها دلار نفتي بود كه دولتهاي منطقه به ويژه كويت و عربستان از پالايشگاهها و پايانههاي خود به حساب عراق به شركتها و كمپانيهاي نفتي غرب فروخته بودند.
شيخ نشينهاي عرب منطقه به مدت يك دهه به مثابه دولتهاي دست نشانده بغداد عمل ميكردند. عراقيها دائماً از آنها متوقع بودند و براي جنگ و اقدامات نظامي خود بر سر آنان منت ميگذاشتند و رژيمهاي عرب نيز سپاسگزار بعثيها، دلارهاي نفتيشان را براي حاكمان بغداد ارسال ميكردند؛ همان حاكماني كه دو سال بعد از پايان جنگ تحميليشان بر ايران، در حمله جديد خود به كويت و عربستان تلافي حمايتهايشان را كردند!. به همين دليل، هنگامي كه در تابستان 1369 ش.، صدام، طرح حمله گسترده به كويت را آماده ميكرد، كمترين بهايي براي واكنش احتمالي عربستان و ساير شيوخ شوراي همكاري قائل نبود. دولتهاي عرب حوزه خليج فارس در آن سال، در حقيقت پاداش سياست ده ساله خود را در دفاع يكجانبه از صدام دريافت كردند.
ناكامي صدام در دستيابي به اهدافش
ايمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ايران به حقانيت انقلاب اسلامي و موج عظيم مردمي كه در قالب «بسيج» براي دفاع از كيان نظام جمهوري اسلامي ايران طي 8 سال دايماً حضور خود را در جبهه حفظ كردند، بزرگترين سرمايه انقلاب و نظام بود و مهمترين نقش را در توقف ماشين جنگي عراق بر عهده داشت.
در بررسي عوامل شكست عراق در دستيابي به اهداف اعلام شدهاش، علاوه بر ايمان و اعتقاد رزمندگان ايراني، عوامل ديگر از قبيل نااميدي حاميان صدام از سقوط جمهوري اسلامي ، مردمي شدن جنگ و سرانجام پذيرش قطعنامه 598 از جانب ايران نيز بي تأثير نبود. نتيجه آن شد كه عراقيها 8 سال پس از شروع جنگ در همان نقطه اوليه آغاز قرار داشتند.
«خاوير پرزدكوئهيار» ـ دبير كل وقت سازمان ملل ـ نيز در خاتمه جنگ، با انتشار بيانيهاي رسماً از عراق به عنوان «شروع كننده جنگ» نام برد. اين بيانيه نيز سندي از مجموعه اسناد حقانيت جمهوري اسلامي ايران درجنگ بود. در خلال اين جنگ هيأتهاي متعدد صلح از سوي سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب و جنبش عدم تعهد براي ميانجيگيري به تهران و بغداد سفر كردند كه غالباً داوري آنها به دليل آن كه فاقد اصل بيطرفي و گاهي عاري از عدالت و صداقت بود، به نتيجهاي نرسيد. قطعنامههاي منتشره از سوي شوراي امنيت سازمان ملل نيز به استثناي قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ كه در تير 1366 به تصويب رسيد، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعايت نكرده بود.
قطعنامه 598 نيز عاري از اشكال نبود اما نسبت به ساير قطعنامههاي منتشره، مواضع بيطرفانهتري داشت و جمهوري اسلامي ايران عليرغم بيميلي اوليه سرانجام در تير 1367 آن را رسماً پذيرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوي سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدريج آتش جنگ در جبههها خاموش گرديد. با اين همه هنوز اكثر بندهاي قطعنامه 598 اجرا نشده است.
قسمتي از پيام امام خميني(ره) راجع به قطعنامه 598 و شرايط سياسي آن روز چنين است:
... من با توجه به نظر تمام كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام ميدانم و خدا ميداند كه اگر نبود انگيزهاي كه همهما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود، هرگز راضي به اين عمل نميبودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود...
... خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانوادههاي معظم شهدا و بدا به حال من كه هنوز ماندهام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سركشيدهام و در برابر عظمت و فداكاري اين ملت بزرگ احساس شرمساري ميكنم، و بدا به حال آنان كه در اين قافله نبودند، بدا به حال آنهائي كه از كنار اين معركه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهي تا به حال ساكت، بي تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند.7
به اين ترتيب جنگي كه در 31 شهريور 1359 توسط همة ظالمان جهان و به دست صدام بعثي به جمهوري اسلامي ايران تحميل شد، بدون دستيابي آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 ش. به پايان رسيد.
پينويس:
1 ـ تحليلي بر جنگ تحميلي عراق عليه ايران؛ انتشارات وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران.
2 ـ همان.
3 ـ روزنامه جمهوري اسلامي؛ 31 شهريور، دوم و سوم مهر 1370ش؛ «صادر كنندگان مرگ».
4 ـ همان.
5 ـ گزارش آماري مؤسسه بينالمللي صلح استكهلم ؛ 1989 م.
6 ـ فرآيند جنگ تحميلي؛ اداره كل پژوهش معاونت سياسي صدا و سيما.
7ـ صحيفه نور؛ جلد 20 ؛ ص 239.
تهیه کننده :سجاد دهقان
رقابت امريكا، روسيه و انگلستان براي غارت منابع نفتي ايران
طي سالهاي حاكميت سلسله قاجار، دولتهاي انگلستان و روسيه نقش اصلي را در غارت منابع اقتصادي ايران بر عهده داشتند ولي از آغاز حاكميت سلسله پهلوي، امريكا نيز به آنان پيوست و سه دولت در استفاده از خوان گسترده سرمايههاي ايران از يكديگر سبقت گرفتند.
گرچه امريكائيها ديرتر به اين شبكه پيوستند و فعاليتهاي اقتصاديشان در ايران با مقاومتهائي از جانب روسيه و انگلستان روبرو شد ولي وجود بعضي سياسيون و دولتمردان وابسته در هيأت حاكمه ايران اين مانع را به تدريج از ميان برداشت.
يكي از نخستين تلاشهاي عمده امريكا براي دستيابي به منابع نفتي ايران تلاش براي كسب امتياز استخراج نفت درياي خزر توسط كمپاني امريكائي «استاندارد اويل» بود. اين تلاش مشخصاً با حمايت و مساعدت احمد قوام ـ قوامالسلطنه ـ نخستوزير وقت ايران عملي شد.
حكومت سيد ضياءالدين طباطبايي كه به «كابينه سياه» مشهور است در اثر تندرويهايي كه كرده بود در 3 خرداد 1300 سقوط كرد و نخستوزير كودتا پس از سه ماه زمامداري مجبور به ترك خاك ايران گرديد و جاي خود را به قوامالسلطنه سپرد. از اين تاريخ رضاخان سردار سپه مرد قوي ايران شد و در مدت دو سال و نيمي كه سمت وزارت جنگ را به عهده داشت زمامدار واقعي به شمار ميرفت. در اين مدت كابينههاي متعددي بر سر كار آمدند كه غالباً ضعيف و در برابر قدرت وزير جنگ بياختيار بودند. به اين جهت سردار سپه توانست موقعيت خود را تحكيم و با كمك ارتش جديدي كه تأسيس كرده بود زمينة زمامداري خود را فراهم سازد.
وقتي دورهي چهارم مجلس شوراي ملي پس از شش سال فترت در اول تير 1300 افتتاح گرديد، قوامالسلطنه نخستوزير جديد به منظور آنكه به وضع خراب مالي كشور سر و صورتي داده و منبع درآمدي براي خزانهي خالي دولت تهيه كند به فكر استفاده از ذخاير نفت شمال و اعطاي امتياز آن به يك دولت بيطرف خارجي افتاد. چون در آن موقع امريكاييها به علت مخالفت با قرارداد وثوقالدوله1 و حمايت از ايران در كنفرانس صلح ورساي محبوبيت زيادي در ميان بعضي دولتمردان ايران كسب كرده بودند، قوام مذاكرات محرمانهاي با نمايندگان شركت نفت امريكايي«استاندارد اويل» در مورد اعطاي امتياز نفت پنج ايالت شمالي ايران آغاز كرد. اين مذاكرات در 29 آبان 1300 منتهي به امضاي قراردادي شد كه به موجب آن امتياز استخراج و بهرهبرداري از نفت شمال ايران به مدت پنجاه سال به شركت امريكايي واگذار ميشد. تصويب قرارداد نيز در فرداي همان روز با عجله از طرف مجلس شوراي ملي صورت گرفت تا از كارشكنيهاي احتمالي دول همسايه جلوگيري شود.
همين كه خبر تصويب قرارداد نفت منتشر شد جنجال بزرگي برپا گرديد و دو دولت همسايه شديداً نسبت به آن اعتراض كردند. شورويها اعتراض داشتند كه اعطاي امتياز نفت در جوار سرحدات آنان به دول ديگر بدون جلب نظر و موافقت آنها ممكن نيست و انگليسيها نيز مدعي شدند كه منابع نفتي شمال ايران تحت نفوذ شركت نفت ايران و انگليس قرار دارد و دولت ايران حق ندارد آن را به ديگري بدهد.
لندن و مسكو براي جلوگيري از واگذاري امتياز نفت درياي خزر به شركتهاي امريكائي دست به كار شدند. روسيه تهديد به قطع همكاريهاي بازرگاني با ايران كرد و انگلستان نيز اعلام كرد كه از دادن راه عبور براي حمل نفت شمال ايران از اراضي حوزهي امتيازش كه تنها راه تجارتي بود جلوگيري خواهد كرد. به بانك شاهنشاهي نيز دستور داده شد از آن پس ديناري بابت مساعده و وام به ايران نپردازد. از اين تاريخ ديگر شركت «استاندارد اويل» علاقهاي به نفت ايران نشان نداد و خودرا كنار كشيد. در همين حال قوامالسلطنه تصميم گرفت از وجود مستشاران امريكائي براي اداره امور مالي و اقتصادي كشور استفاده كند.
به دعوت قوامالسلطنه، دكتر «آرتور ميلسپو» در رأس يك هيئت يازده نفري در 27 آبان 1301 وارد تهران شد و به عنوان رئيس كل ماليه با اختيارات وسيع شروع به كار كرد. 2 هدف ايران از اين كار در درجه اول اصلاح اوضاع مالي و در مرحله بعدي جلب سرمايهگذاريها و علايق صنعتي امريكا بود تا بدين وسيله از وابستگي اقتصادي ايران به شوروي و انگلستان كاسته شود.
ميلسپو و هيئت تحت سرپرستي او در مراحل اوليهي مأموريت خود در زمينه جمعآوري مالياتها و افزايش عوايد دولت موفقيتهايي كسب كردند. آنان زمينه را براي تأسيس بانك ملي و همچنين جلب علاقهي امريكا در بهرهبرداري از ذخاير نفتي ايران فراهم ساختند به طوري كه به زودي نمايندگاني از جانب شركت نفت امريكايي سينكلر براي مذاكره دربارهي نفت شمال وارد ايران شدند تا امتياز «استاندارد اويل» عيناً به آنان منتقل شود.
لرد كرزن وزير خارجه انگليس از اينكه دولت ايران ميكوشيد مناسبات نزديكتري با امريكا به عنوان نيروي سوم در مقابل روس و انگليس برقرار كند، ناراضي بود و به بانك شاهنشاهي فشار وارد ميساخت كه از پرداخت مساعده به حكومتهايي كه موجبات نارضايتي انگلستان را فراهم ميساختند، خودداري كند. سرپرسي لورن وزير مختار انگليس طي يادداشتي كه در 22 آبان 1301 تسليم دولت ايران كرد تقاضا نمود كليهي بدهيهاي معوقهي دولت ايران به انگلستان فوراً تسويه گردد و حال آنكه انگليسيها به خوبي ميدانستند كه دولت پولي در خزانه ندارد. پافشاري انگليسيها موجب شد كه قوام در 5 بهمن 1301 مستعفي شود و مستوفيالممالك كابينهي جديد را تشكيل بدهد.
نخستوزير جديد براي اين كه بتواند شركت نفت سينكلر را به استخرارج و بهرهبرداري از نفت شمال علاقهمند سازد به توصيهي دكتر ميلسپو قانون اعطاي امتياز نفت به استاندارد اويل را اصلاح و آن را به صورت «قانون امتياز نفت به يك شركت معتبر مستقل امريكايي» درآورد. قرارداد مربوط در 4 ارديبهشت ۱۳۰۲با نمايندگان شركت سينكلر امضا شد و قانون آن در 23 خرداد 1302 به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد. اما چندي بعد واقعهاي روي داد كه به كلي زحمات دولت ايران را برباد داد.
در 27 تير 1303 «ميجر رابرت ايمبري» كنسوليار سفارت امريكا در تهران كه ضمناً خبرنگار مجلهي نشال جغرافياي امريكا بود به راهنمايي يكي از هموطنانش كه كارمند شركت نفت ايران و انگليس بود، براي تماشاي معجزهاي كه ميگفتند سقاخانهاي در خيابان شيخ هادي نموده به محل مزبور هدايت شد و در آنجا به دست عدهاي كه از طرف انگليس تحريك شده بودند به قتل رسيد. دولت امريكا شديداً نسبت به اين حادثه و بياعتنائي مأموران پليس در حفظ جان ايمبري اعتراض و تقاضاي مجازات مسببين واقعه را نمود. دولت ايران هم براي آنكه از عواقب اين حادثه جلوگيري نمايد رسماً عذرخواهي كرد و حاضر به پرداخت غرامت شد و حتي سه نفر از مسببين حادثه را اعدام كرد، با اين همه نمايندگان شركت نفت سينكلر به عذر اينكه تأمين جاني ندارند ايران را ترك كردند و موضوع امتياز نفت شمال منتفي گرديد.
حضور مؤثر امريكا در عرصههاي نفتي و اقتصادي و سياسي ايران پس از جنگ جهاني دوم از سر گرفته شد.
پينويسها:
1ـ اين قرارداد كه در 17 مرداد 1298 ميان انگلستان و كابينه وثوقالدوله به امضا رسيد، ارتش و امور ماليه ايران را تحت نفوذ و اراده انگليس در ميآورد. به مقاله «قرارداد 1919 ايران و انگليس» در سايت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي مراجعه شود.
2ـ لايحه استخدام ميلسپو ابتدا در مرداد 1301 به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد و وي در 27 آبان همان سال به ايران آمد. اما با رضا شاه اختلاف پيدا كرد و در خرداد 1306 به كار خود خاتمه داد و در ماه مرداد همان سال ايران را ترك كرد.
منابع:
ـ اسناد هجوم روس و انگليس به ايران، محمد تركمان، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي.
ـ سياست خارجي ايران در دوران پهلوي، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، نشر البرز.
ـ تاريخ روابط خارجي ايران از صفويه تا پايان جنگ دوم جهاني، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، انتشارات اميركبير.
ـ روزشمار روابط ايران و امريكا، بهروز طيراني، مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي.
ـ روزشمار روابط ايران و امريكا، غلامرضا كرباسچي، انتشارات بقعه.
تهیه کننده سجاد دهقان
بازگشت آزادگان
روز 26 مرداد 1369 ايران اسلامي شاهد بازگشت آزادگان سرافرازي بود كه پس از تحمل سالهاي اسارت خود در اردوگاههاي عراق پاي به ميهن اسلامي گذاشتند و به آغوش خانوادههاي خود بازگشتند. اين رويداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامي كويت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت كه صدام در نامهاي به آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور وقت ايران بار ديگر عهدنامه 1975 الجزيره را پذيرفت و به شرائط ايران براي پايان جنگ تسليم شد و از جمله قول عقبنشيني از مرزهاي ايران و آزادسازي اسيران ايراني را داد.
اسراي سرافراز ايراني از چند نقطه مرزي با تشريفات وارد كشور شدند و نخستين واكنش آنان بوسه بر خاك ايران و ريختن اشك شوق بود. زيارت مرقد مطهر حضرت امام خميني و همچنين بيعت با جانشين خلف وي حضرت آيتالله خامنهاي از نخستين برنامهها و اقدامات مشترك آزادگان سرافراز ايراني بود. مقام معظم رهبري درباره آزادگان چنين گفتهاند. 1
... يكي از چيزهايي كه شما را، دلهايتان را زنده نگه ميداشت،پر اميد نگه ميداشت، ياد آن چهره و روحية پرصلابت امام عزيزمان بود. آن بزرگوار هم خيلي به ياد اسرا بودند. حال پدري را كه فرزندانش به اين شكل از او دور شده باشند، راحت ميشود فهميد. ... مسأله اسارت طولاني فرزندان اين ملت به نوبة خود امتحان ديگري بود كه ملت ما با موفقيت آن را به انجام رسانده و اسراي ما همانند ملت ايران از خود آزاد مردي نشان دادند و سرانجام با موفقيت و سرافرازي به وطن بازگشتند. ... شما در دوران اسارت شرايط سختي را گذرانديد، اما در عين حال با حفظ دين و اعتقادات و دلبستگي خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندي ملت خود در برابردشمن شديد.»
از جمله اقدامات مهمي كه در رابطه با آزادگان پس از بازگشت آنها به ميهن اسلامي صورت گرفته، تشكيل ستاد رسيدگي به امور آزادگان بوده است. 2
ستاد رسيدگي به امور آزادگان در 22 مرداد 1369، براساس قانون حمايت از آزادگان مصوب 23/9/1368 مجلس تشكيل شد و در نخستين گام با تبادل انبوه اسرا مواجه گرديد و براساس همان قانون و با مساعدت و همراهي ديگر دستگاهها مسئوليت اين كار عظيم را به دوش گرفت و تبادل بيش از 40000 آزاده و به همين تعداد اسير عراقي را انجام داد. اين ستاد با الهام از رهنمودهاي مقام معظم رهبي بيش از 270 واحد ستادي در سراسر كشور تشكيل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمينههاي گوناگون آغاز نمود و در زمينه اشغال توانست نزديك به 96%(بيش از 36 هزار نفر) از آزادگان را در دستگاههاي دولتي و غير دولتي مشغول به كار كند. در زمينه تحصيل تا سال 1375، بيش از 5300 نفر از آزادگان موفق به راهيابي و تحصيل در مؤسسات عالي كشور شده كه از اين عده 365 نفر در رشته پزشكي و دندانپزشكي و داروسازي و 406 نفر در رشتههاي مهندسي و ساير رشتهها پذيرفته شدند.
پانوشتها:
1ـ مجله آزادگان، شماره 22، مرداد 76، ص 8.
2ـ مجله آزادگان، شماره 18، سال 74.
تهیه کننده : سجاد دهقان
تام کوپر نویسنده و محقق اتریشی یکی از معدود صاحب نظران هوانوردی نظامی غرب است که در مورد نیروی هوایی ایران و هواپیماهای در حال خدمت در این نیرو تا کنون مقالات و حتی کتاب های زیادی را به رشته تحریر در آورده است. در وضعیت فعلی منطقه و بحران های اخیر که خاورمیانه با آن روبروست، نگاه تمام جهانیان به کشور ایران دوخته شده است زیرا کشور دیگری موقعیت ژئوپلیتیکی و اهمیت اقتصادی و نظامی را که کشور ما در منطقه داراست ندارد. مسئله قدرت اتمی ایران و پافشاری سران کشورمان بر احقاق حقوق مسلم ایران در دارا بودن فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز موجب شده است تا توجه کشورهای مختلف دنیا به قوای نظامی ایران و بررسی امکان درگیری نظامی بین ایران و کشورهایی نظیر آمریکا و دولت های اروپایی معطوف شود. مقاله ای که در ادامه خواهید خواند، به تحلیل توانایی های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران می پردازد و اهمیت وجود این نیرو در دفاع از کشورمان به عنوان تنها عامل بازدارنده و دفاعی در مقابل دشمن احتمالی را بررسی می نماید. لازم به ذکر است که ترجمه این اثر نماینده مطابقت عقاید نویسنده با نظر مترجم و تایید یا رد مسائل نیست و این مقاله صرفاً بازتاب افکار و ایده های نویسنده این مطلب می باشد.
رویارویی های اخیر ایران و غرب
آیا آمریکا و متحدانش هیچ گاه وارد مواجهه نظامی با ایران خواهند شد؟ این سوالی است که در ذهن بسیاری افراد شکل گرفته است. کاری به درستی یا نادرستی این امکان نداریم، ولی ظاهراً شواهد گواه بر این مدعاست که توانایی های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران - IRIAF بسیار بیشتر از آن است که کارشناسان نظامی غربی پیش بینی کرده اند. در حالی که توجه عموم در دنیا به سمت وقایع خشونت آمیز در عراق و جنبه های مختلف «جنگ علیه تروریسم» جلب شده است، تنش های مرتبط با ایران نیز در حال افزایش است. به دنبال اشغال عراق در تابستان سال 2003، عملیات هوایی بسیاری اطراف ایران صورت گرفته است. بخش بزرگی از رویارویی های هواپیماهای ایرانی با جنگنده های آمریکایی بر فراز خلیج فارس صورت گرفته، در حالی که جنگنده های دو طرف به دفعات در طول مرزهای عراق و افغانستان با هم ملاقات کرده اند.
هواپیمای F-14 تامکت متعلق به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در حال گشت در جزیره خارک
موقعیتی سخت و پیچیده برای هر دو سو
در زمان تهاجم به عراق در مارس و آوریل سال 2003، جنگنده های فانتوم II نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران دائماً به انجام ماموریت های گشت هوایی CAP در مناطق نزدیک به دزفول و سنندج در منطقه کردستان می پرداختند به طوری که این گشت ها در تمام طول روز ادامه داشت. تا پاییز سال 2003 که به تدریج تنش ها میان ایران و آمریکا رو به افزایش می گذاشت، کم کم بر تعداد و اندازه فرمیشن های هواپیماهای پروازی ایران نیز افزوده شد. در نوامبر سال 2003 یک فروند هواپیمای آواکس E-3 Sentry متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا که در حال انجام گشت هوایی نزدیک مرز عراق بود تعداد شانزده فروند هواپیمای F-14 Tomcat نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران را در حال پرواز در ارتفاع سی هزار پایی و در داخل حریم هوایی ایران نزدیک شهر دزفول در یک آرایش پروازی واحد شناسایی کرد. همین فرمیشن تامکت های ایرانی تا زمانی که تامکت ها نواحی مرزی را به مقصد شرق کشور ترک گفتند، به مدت بیست دقیقه تعقیب شد. از سال 1997 که یک فرمیشن نه فروندی تامکت ها بر فراز خلیج فارس توسط نیروی دریایی آمریکا شناسایی شد، این بزرگترین و پر تعداد ترین گروه پروازی F-14 های ایرانی بود که توسط ارتش آمریکا ردیابی می شد.
خط تولید F-14 های ایران در کنار F-14 های آمریکایی در کارخانه شرکت گرومن
در سال 2005 نیز نه فقط F-4 فانتوم II های ایرانی، بلکه تعدادی سوخوهای Su-24MK فنسر و میراژهای F1BQ و F1EQ و حتی میگ های MiG-29A نیز در محدوده خلیج فارس توسط F-14 ها و F/A-18 های نیروی دریایی آمریکا دیده شدند. گشت های هوایی مکرر ایران در مرزهای عراق و پرواز هواپیماهای آمریکایی در حاشیه حریم هوایی ایران و حتی گاهی در داخل آن باعث بروز تنش هایی شد. با بروز این مشکلات سرانجام در ژانویه 2004 توافق هایی شفاهی و تنها در حد گفته هایی بین دو طرف صورت گرفت. به موجب این توافقات، دو طرف متعهد شدند که تحت هیچ شرایطی به هواپیماهای یکدیگر شلیک ننمایند. بنا بر گزارشات از آن زمان به بعد ارتش آمریکا از تعقیب و ردیابی سایه به سایه هواپیماهای گشتی ایرانی دست کشید، اما آن پرواز ها به همان منوال ادامه یافت و هواپیماهای ایرانی پس آن زمان نیز گاه و بیگاه بر روی رادارهای هوایی و زمینی آمریکا ظاهر می شدند. در ابتدای سال 2005، موقعیت باز هم تغییر کرد، و این تغییر اساساً به دلیل تردیدهای غرب در تحلیل توانایی های نظامی ایران صورت پذیرفت. در سال های 1980 و 1990 آمریکایی ها به اطلاعاتی که از سوی تعداد بسیاری از پرسنل ایرانی نیروهای مختلف که از زمان رخداد انقلاب در ایران به کشورهای غربی و خصوصاً آمریکا مهاجرت کرده بودند، دلخوش بودند، اما حالا شرایط تغییر کرده بود چرا که نه تجهیزات نظامی حال ایران با زمان قبل از انقلاب مطابقت داشت و نه افراد مشابهی زمام امور را در دست داشتند. همین مسئله باعث شد که آمریکا از جمع آوری اطلاعات در مورد قوای نظامی ایران از طریق منابع و مراجع انسانی دست کشیده و به نیروهای «ماشینی» رو بیاورد. امروزه جمع آوری اطلاعات و خبرگیری آمریکا شدیداً به رادارهای تجسسی، ماهواره ها و هواپیماهای جاسوسی بلند پرواز بستگی دارد. این مسئله موجب شد تا انبوه اطلاعات جدید به دست آمریکا بیفتد اما در عین حال به همان اندازه ارزیابی اهداف دولت ایران و توانایی های نیروهای نظامی ایران نیز برای آمریکا مشکل گردید.
هواپیمای F-14 تامکت ایرانی در حال تاکسی به سمت باند برخاست
اما مشکلات به همین پایان نیافت، چرا که غرب به شدت در پی بردن به چگونگی توسعه بخش نظامی و دفاعی کشور ایران ناتوان می نمود. بیشتر کارشناسان غربی هنوز هم پیش بینی ها و تحقیقات خود را در مورد قوای نظامی ایران بر پایه ی اطلاعات بیست سال قبل قرار داده اند که همین مسئله باعث به وجود آمدن تصورات غلط و پیش بینی های نابجایی شده است. برای مثال بیشتر غربی ها بر این باورند که تجهیزات نظامی که در سال های 1970 از آمریکا توسط رژیم قبلی حاکم بر ایران خریداری شده بود امروزه غیر قابل استفاده هستند در حالی که حقیقت چیز دیگریست. تصویری که از قوای نظامی ایران در ذهن غرب نقش بسته است به آرامی در حال تغییر است، بدین معنی که آمریکا و کشورهای عضو پیمان ناتو هنوز هم F-14 های ایران را در لیست تهدید های بالقوه قرار داده اند، هر چند که بسیاری از آنان بر این باورند که تعداد F-14 های قابل پرواز ایران از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رود. بسیاری از آنان متقاعد شده اند که رادارهای AN/AWG-9 هواپیماهای تامکت ایرانی به دلیل عدم تامین قطعه های یدکی از کار افتاده اند و کلیه موشک های فینیکس موجود در انبارهای نظامی ایران نیز از همین نظر غیر قابل استفاده می نمایند. با همه این مسائل، غرب هنوز هم در مورد اینکه آیا ایران می تواند در صورت وقوع یک جنگ واقعی تجهیزات نظامی آمریکایی را به طور موثر به خدمت بگیرد یا خیر در شک و تردید است، به خصوص در مورد رادارهای AN/AWG-9 نگرانی های بسیاری وجود دارد. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که کارشناسان نظامی غرب در مورد ایران مرتکب شده اند این است که آنان در طی چند سال گذشته نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران-IRIAF را یک نیروی «مرده» فرض کرده اند و به طور کلی قابلیت های این نیرو را نادیده گرفته اند. با این وصف نه تنها نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران-IRIAF یک نیروی کاملاً فعال است، بلکه باید اعتراف کرد که ابعاد تمرینی و تربیتی نیروهای انسانی این بخش نیز بسیار گسترده است. موج بزرگ فعالیت های اخیر نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران این واکنشهای شدیدی را در غرب برانگیخته است و به تدریج این ذهنیت که نیروی هوایی ایران به دلیل ناتوانی در نگهداری جنگنده هایش در حال بازنشسته و اوراق کردن هواپیماهای نیروی هوایی است را از بین برده است. - پایان قسمت نخست-ادامه دارد
تصویر ماهواره ای تهیه شده از پایگاه یکم شکاری و فرودگاه قلعه مرغی
تهیه کننده سجاد دهقان
استان لرستان یکی از استانهای کوهستانی در غرب ایران است. بیشتر مناطق این استان را کوههای زاگرس پوشاندهاست. آب و هوای این استان متنوع است و تنوع آب و هوا در آن از شمال شرق به جنوب غرب کاملا مشهود است.لرستان از شمال با استانهای همدان و مرکزی، از شرق با استان اصفهان، از جنوب با استان خوزستان و از غرب با استانهای کرمانشاه و ایلام همسایهاست. همچنین این استان از طریق باریکهای در سمت جنوب شرقی دارای مرز بسیار کمی با استان چهارمحال و بختیاری است
آب و هوا [ویرایش]
لرستان به لحاظ اقلیم و هواشناسی یک استان چهار فصل است و دارای آب وهوای متنوعی است، این تنوع از شمال به جنوب و از شرق به غرب کاملا محسوس است.زمستان هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک ادامه دارد قسمتهای جنوبی آن دارای هوایی مطبوع و بارانی است.اختلاف ثبت شده در شهرهای استان لرستان بین حداکثر و حداقل مطلق دما بیش از ۸۰ درجه سانتیگراد است. حداکثر دمای ثبت شده ۴۷/۴ وحداقل دمای مطلق ثبت شده ۳۵- است.
استان لرستان با بارش میانگین سالانه ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلی متر بعد از استانهای گیلان و مازندران سومین استان از نظر بارندگی در کشور است.[۲۱]
بطور کلی در استان لرستان سه ناحیه مشخص آب و هوایی دیده میشود:[۲۲]
سرد کوهستانی
متعدل مرکزی
گرم جنوبی
جایهای دیدنی لرستان
استان لرستان سرزمینی زیبا با آب و هوای معتدل و کوهستانی است که بین ۴۶ درجه و۵۱ دقیقه تا ۵۰ درجه و۲۲ دقیقه عرض شمالی در کوههای زاگرس میانی واقع شدهاست.اشترانکوه با ۴۱۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است و پستترین نقطه در جنوبیترین منطقه استان واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۵۰۰ متر است.از دیگر کوههای بلند میتوان به کوه گرین با ارتفاع 3700متر از سطح دریا در بروجرد نام برد.
آثار باستانی و تاریخی
لرستان جایگاه آثار باستانی و تاریخی فراوانی است که میتوان آنها را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم کرد. یافتههای پیش از تاریخ لرستان، بیشتر شامل نقاشیها، کندهکاریهای غارها، سفالینهها و اشیای مفرغی هستند. به دلیل کوهستانی بودن منطقه، نخستین ساکنان در مناطق مرکزی و غربی لرستان سکونت یافتند. در این استان، بیش از ۲۵۰ غار و پناهگاه صخرهای وجود دارد که نیمی از آنان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاند. از جلمه غارهای مهم میتوان به غارهای منقوش پیش از تاریخ هومیان یک، هومیان دو و میر ملاس کوهدشت و دوشه بخش چگنی خرمآباد، غارهای مسکونی پیش از تاریخ دره خرمآباد مانند غارهای پاسنگر، قمری، کنجی، گرارجنه و یافته و غار باستانی و شگفت انگیز کلماکره پلدختر اشاره کرد
پلها و دژها
از دورههای هخامنشیان و ساسانیان، پلها و دژهای ویران شده فراوانی به جای ماندهاست. پل دختر، پل کشکان، پل شاپوری، پل کلهر، پل معمولان و نیز قلعه فلک الافلاک از این دستهاند. گورستانها و تپههای تاریخی فراوانی در بیشتر مناطق این استان وجود دارند که هنوز مورد کاوش باستانشناسی قرار نگرفتهاند.فلکالافلاک یا دژ شاپورخواست قلعهای تاریخی در مرکز شهر خرمآباد در استان لرستان است. فلک الافلاک با نام قلعه دوازده برجی هم شناخته میشود. قلعه فلک الافلاک بر فراز تپهای مشرف به شهر خرمآباد و در نزدیکی رودخانه خرمآباد قرار گرفته و چشم گیرترین اثر تاریخی و گردشگری درون شهر خرمآباد است
مسجدها
مسجدها و امامزادهها نیز از مهمترین آثار به جای مانده از دورههای پس از اسلام در این منطقه هستند که مسجد جامع، مسجد سلطانی بروجرد مسجد جامع خرمآباد، امامزاده پیرشمس الدین بن موسی، امامزاده جعفر بروجرد، شاهزاده احمد پلدختر، شاهزاده محمد کوهدشت، امامزاده ابراهیم نورآباد، شاهزاده عبدالله، امامزاده زیدبن علی و امامزادگان ابوالوفا واقع در شهر خرمآباد از قدیمیترین و مهمترین این آثار به شمار میآیند. از جمله مهمترین مساجد استان لرستان میتوان به مسجد جامع بروجرد که به مسجد جمعه نیز شناخته میشود اشاره کرد، این مسجدی تاریخی از بناهای معماری سرشناس در شهر بروجرد است. مسجد جامع بروجرد یکی از نخستین مسجدهای ساخته شده در ایران است که در قرن دوم تا سوم هجری در شهر بروجرد بنا نهاده شدهاست. این مسجد زیبا در دل یکی از محلههای تاریخی شهر نام دو دانگه واقع شده و به لحاظ معماری و قدمت، از بناهای منحصر به فرد استان لرستان و شهر بروجرد است
گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی
استان لرستان به دلیل قرارگیری در رشته کوههای زاگرس و وجود منابع فراوان آب داراری موقعیت بسیار خوبی از لحاظ گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی است. این استان به دلیل آن که یک استان چهار فصل و دارای آب وهوای متنوعی است و سه ناحیه مشخص آب و هوایی را دارد میتوان هر گونه دیدنی طبیعی را در این استان مشاهده نمود. کوهستانهای مرتفع، آبشارهای متعدد، دریاچههای طبیعی، جنگلهای وسیع بلوط و چند دشت وسیع در لرستان نشان میدهد که این استان ظرفیتهای بسیاری برای جذب گردشگر دارد. از مهمترین گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی لرستان میتوان به این مکانها اشاره کرد:
دریاچه گهر
اشترانکوه
لاله های واژگون دالانی الیگودرز
پارک جنگلی شورآب
منطقه گلدشت
دریاچه کیو
مجموعه تالابهای پلدختر
آبشارها
آبشارها
لرستان به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و همچنین به دلیل برخوردار بودن از منابع آب بسیار و چشمههای فراوان موقعیت بسیار خوبی برای به وجود آمدن آبشارهای طبیعی است. در لرستان حدود ۲۰ آبشار مختلف وجود دارد که هر ساله در فصلهای مختلف علاقه مندان بسیاری را به خود جذب میکنند.
آبشارهای شهرستان الیگودرز
آبشار آب سفید
آبشار چکان
آبشار برنجه
آبشار تیندر
آبشار لوچ
آبشارهای دورک
آبشار وارگ
آبشار چونگ شنه
آبشار تاف
آبشار دره ماهی
آبشار مبارک آباد
آبشارهای شهرستان پلدختر
آبشار افرینه
آبشارهای شهرستان خرمآباد
آبشار نوژیان
آبشار گریت
آبشار وارک
آبشار مخمل کوه
آبشارهای شهرستان دلفان
آبشارغسلگه
آبشار سویله
آبشارهای شهرستان دورود
آبشار بیشه
آبشار دره اسپر
دریاچهها [ویرایش]
دریاچه گهر در میان رشته کوه اشترانکوه در استان لرستان واقع است. این دریاچه در منطقه حفاظت شده اشترانکوه و بین بخش ززو ماهرو شهرستان الیگودرز و بخش مرکزی دورود قرار دارد. این دریاچه که به «نگین اشترانکوه» معروف است یکی از زیباترین دریاچههای طبیعی ایران به شمار میرود و با ارتفاع ۲۳۶۰ متر از سطح دریا در میان منطقه حفاظت شده اشترانکوه واقع شدهاست.دسترسی به این دریاچه از طریق شهرهای دورود، الیگودرز و ازنا امکانپذیر است.آسانترین راه برای دسترسی به این دریاچه از مسیر شهرستان الیگودرز است.
دریاچه کیو در شمال غرب شهر خرمآباد قرار گرفتهاست. مساحت دریاچه هفت هکتار و عمق آن بین سه تا هفت متر است.این دریاچه از ارزشهای توریستی درون شهری برخوردار بوده و همچنین زیستگاهی مناسب برای جانوران آبزی و پرندگان بومی و مهاجر است. کیو در گویش لری مردمان خرمآباد به معنی کبود رنگ و آبی است و دلیل استفاده آن آب زلال و عمیق این دریاچهاست که به رنگ آبی و نیلی دیده میشود.
دریاچه تمی یکی از جاذبههای گردشگری الیگودرز است.دریاچه تمی یکی از زیباترین دریاچههای کوهستان لرستان به شمار میرود که در جنوب استان لرستان و شهرستان الیگودرز در منطقهای کوهستانی قرار دارد.تمی در گویش محلی به مکانی صاف و هموار که در جایی بلند قرار گرفته گفته میشود.
دریاچه سد خانآباد یکی از جاذبه های الیگودرز می باشد.این دریاچه در 50 کلیومتری جنوب شرقی الیگودرز قرار دارد که شامل امکانات تفریحی همچون قایق تفریحی، جت اسکی و اسکان شبانه می باشد
چشمهها وسرابها
ازجمله موارد طبیعی و اکوتوریستی در لرستان وجود چشمه هاوسرابهای متعدد در سطح این استان است.این سرابها وچشمهها شرایط مناسبی را جهت جذب جمعیت توریستی داخل استان و خارج از استان را فراهم مینماید. سراب هنام و سراب کهمان در الشتر، سراب چگنی، کیو و چشمههای گلستان،، گرداب سنگی در خرمآباد، سراب جانیزه، سراب زرشکه، سراب سفید، سراب زارم، سراب کرتول، و چشمههای ونایی، دره خونی، هفت چشمه و اسل در بروجرد و اشترینان، سراب غارتمندر و گردکانک، ماهی چال، فرسیان، گایکان، سر دره، رود آب در الیگودرز، سراب چشمه و رودک در دو رود، و چشمه فلفلی در ازنا، اطراف برخی از این چشمهها و سرابها از پوشش گیاهی نادری برخوردار بوده و در طول فصول مساعد شرایط مناسبی را جهت جذب گردشگران فراهم مینماید.
گرد آورنده : سجاد دهقان
<!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0in; margin-bottom:.0001pt; text-align:right; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} a:link, span.MsoHyperlink {color:blue; text-decoration:underline; text-underline:single;} a:visited, span.MsoHyperlinkFollowed {color:purple; text-decoration:underline; text-underline:single;} @page Section1 {size:8.5in 11.0in; margin:1.0in 1.25in 1.0in 1.25in; mso-header-margin:.5in; mso-footer-margin:.5in; mso-paper-source:0;} div.Section1 {page:Section1;} -->
برابر با جدیدترین تغییرات در تقسیمات کشوری، استان لرستان ۱۰ شهرستان، ۲۷ بخش و ۸۴ دهستان دارد.استان لرستان هم اکنون دارای ۲۳ نقطه شهری و نزدیک به ۳۰۰۰ روستا میباشد. شهرستانهای این استان عبارتاند از:
لرستان در ابتدای تقسیمات کشوری دوره پهلوی بخشی از فرمانداری کل خوزستان و لرستان بود که خیلی زود از خوزستان جدا و با عنوان فرمانداری کل لرستان مستقل شد. در ابتدای تشکیل، دارای دو شهرستان خرم آباد در غرب و بروجرد در شرق بود. در فاصله کوتاهی، الیگودرز از شهرستان بروجرد جدا و سومین شهرستان استان شد. روند تشکیل شهرستانهای جدید تا اواخر دهه ۱۳۶۰ متوقف شده بود اما در پایان جنگ ایران و عراق، دورودوچالانچولان نیز از بروجرد جدا و چهارمین شهرستان استان لرستان شد. در سالهای بعد، کوهدشت، نورآباد، الشتر و پلدختر از شهرستان خرم آباد و نیز ازنا از شهرستان الیگودرز جدا و تبدیل به شهرستانهای مستقل شدند.جدیدترین شهرستان این استان، شهرستان دوره است که در اواخر سال ۱۳۸۸ از شهرستان خرم آباد جدا و مستقل شد.این شهرستان جدید شامل دو بخش سابق شهرستان خرم آباد یعنی بخش دوره چگنی و بخش ویسسان و نیز یک بخش جدید به نام چم پلک میشود. مرکز این شهرستان، شهر سراب دوره است.استان لرستان هم اکنون دارای ۲۳ نقطه شهری است. بزرگترین شهرهای لرستان به ترتیب جمعیت عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، دورود، کوهدشت و الیگودرز
تاریخ لرستان
یش از رسیدن قوم ماد ساکنان لرستان اقوامی مانند کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها، بودند. لرستان به عنوان بخشی از سرزمین ایران شاهد مهاجرت قبایل آریایی بودهاست. قوم ماد به غرب ایران کنونی از جمله مناطق لرستان کنونی کوچ کردهاند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام ساکن آنجا یعنی کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها و دیگر اقوام آسیایی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند.[۱۸][۱۹][۲۰] منطقه لرستان پس از حمله اعراب به ایران، با نامهای گوناگونی چون جبال، لر کوچک، پیشکوه و لرستان فیلی نیز شناخته میشدهاست.
لرستان نامی تاریخی برای سرزمین و سکونتگاه مردم لر است.این منطقه در طول تاریخ به مناطق مختلفی تقسیم شده است که از جمله آن میتوان به پیشکوه و پشتکوه اشاره کرد.
تجزیه
لرستان نام منطقهای نسبتاً وسیع در غرب و جنوب غرب ایران است. به مرور زمان یکپارچگی این منطقه از میان رفته و به بخشها، استانها و مناطق متعددی تقسیم شده است. چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، ملایر، نهاوند، تویسرکان، دهلران و بخشهایی از مناطق لرنشین در خوزستان، فارس، بوشهر و استان مرکزی و اصفهان به مرور از منطقه لرستان جدا شدهاند.
اتابکان لر
اتابکان لرستان عنوان کلی دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک است که از اواخر عصر سلجوقیان بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند. لر بزرگ نامی است تاریخی برای کوه گیلویه و بختیاری و لر کوچک نامی است تاریخی برای لرستان.، وایلام
گرد اورنده : سجاد دهقان
استان لرستان یکی از استانهای غربی ایران است. این استان ۲۸٫۲۹۴ کیلومتر مربع مساحت دارد و در سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٫۷۱۶٫۵۲۷ نفر گزارش شدهاست.[۱] این استان سیزدهمین استان ایران از نظر جمعیت میباشد و یکی از استانهای پرجمعیت ایران به شمار میرود.خرمآباد مرکز استان است. طبق آمار سال ۱۳۸۵، خرمآباد بیستمین شهر بزرگ کشور است. لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را کوههای زاگرس پوشاندهاست. اشترانکوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان و پست ترین نقطه آن در جنوبی ترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.[۲] بر اساس یافتههای باستان شناسی این منطقه یکی ازنخستین سکونتگاههای قدیمی بشر است و مفرغ لرستان از شهرت باستانشناسی زیادی برخوردار است.[۳] لرستان تنها استان ایران است که به دلیل اهمیت فوق العاده تاریخی یکی از ۴ بخش اصلی موزه ملی ایران را به خود اختصاص دادهاست.این ۴ بخش اصلی عبارتند از پیش از تاریخ، تاریخی و لرستان، دوران اسلامی، مهر و سکه.[۴] استان لرستان سومین استان پر آب کشور است و ۱۲ درصد آبهای کشور را در اختیار دارد.[۵]این استان علیرغم غیرمرزی بودن خسارتهای بسیاری در جریان جنگ ایران و عراق متحمل شده است.
استان لرستان یکی از استانهای غربی ایران است. این استان ۲۸٫۲۹۴ کیلومتر مربع مساحت دارد و در سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٫۷۱۶٫۵۲۷ نفر گزارش شدهاست.[۱] این استان سیزدهمین استان ایران از نظر جمعیت میباشد و یکی از استانهای پرجمعیت ایران به شمار میرود.خرمآباد مرکز استان است. طبق آمار سال ۱۳۸۵، خرمآباد بیستمین شهر بزرگ کشور است. لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را کوههای زاگرس پوشاندهاست. اشترانکوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان و پست ترین نقطه آن در جنوبی ترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.[۲] بر اساس یافتههای باستان شناسی این منطقه یکی ازنخستین سکونتگاههای قدیمی بشر است و مفرغ لرستان از شهرت باستانشناسی زیادی برخوردار است.[۳] لرستان تنها استان ایران است که به دلیل اهمیت فوق العاده تاریخی یکی از ۴ بخش اصلی موزه ملی ایران را به خود اختصاص دادهاست.این ۴ بخش اصلی عبارتند از پیش از تاریخ، تاریخی و لرستان، دوران اسلامی، مهر و سکه.[۴] استان لرستان سومین استان پر آب کشور است و12 درصد آبهای کشور را در اختیار دارد.همچنین علیرغم غیرمرزی بودن لرستان دومین استان خسارت دیده از جنگ تحمیلی است.
ریشه نام
لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد بهشمار نمیآیند. واژهٔ کرد در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمهگردانان و کوچنشینان ایرانیتبار فلات ایران به کار رفتهاست و معنای قومی خاص نمیدادهاست. در برخی از منابع، لرها و دیلیمان و بلوچان و اقوام دیگر را جز کرد شمردهاند زیرا واژه «کرد» به معنی یک نوع شیوه زندگی و نه معنی زبانی بودهاست. اما از لحاظ قومیت لرها گروهی جدا از کردها حساب میشوند.نام لر در متون تاریخی پس از حمله اعراب به ایران، اولین بار در قرن ۴ هجری قمری به شکل واژههای اللّریه، لاریه، بلاد اللور و لوریه در متون بازمانده از آن دوران بروز میکند.
در لغت نامه دهخدا آمدهاست:
لر طایفهای از ایرانیان چادرنشین است. لر و یا لور نام عشیرتی است بزرگ از عشایر کرد. گروهی از اکراد در کوههای میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدیشان شناخته آید و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند |
حمدالله مستوفی میگوید در زبدة التواریخ آمدهاست:
در ذکر مقام لران و سبب وقوع اسم لری برایشان یاد کرده شدند که وقوع اسم لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را کرد میخوانند و درآن حدود دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند ودر آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسره ٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این طایفه از نسل شخصی اند که او لر نام داشته و قول اول درست تر مینماید. تاریخ لرستان
پیش از رسیدن قوم ماد ساکنان لرستان اقوامی مانند کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها، بودند. لرستان به عنوان بخشی از سرزمین ایران شاهد مهاجرت قبایل آریایی بودهاست. قوم ماد به غرب ایران کنونی از جمله مناطق لرستان کنونی کوچ کردهاند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام ساکن آنجا یعنی کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها و دیگر اقوام آسیایی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند.[۱۸][۱۹][۲۰] منطقه لرستان پس از حمله اعراب به ایران، با نامهای گوناگونی چون جبال، لر کوچک، پیشکوه و لرستان فیلی نیز شناخته میشدهاست. لرستانلرستان نامی تاریخی برای سرزمین و سکونتگاه مردم لر است.این منطقه در طول تاریخ به مناطق مختلفی تقسیم شده است که از جمله آن میتوان به پیشکوه و پشتکوه اشاره کرد. تجزیهلرستان نام منطقهای نسبتاً وسیع در غرب و جنوب غرب ایران است. به مرور زمان یکپارچگی این منطقه از میان رفته و به بخشها، استانها و مناطق متعددی تقسیم شده است. چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، ملایر، نهاوند، تویسرکان، دهلران و بخشهایی از مناطق لرنشین در خوزستان، فارس، بوشهر و استان مرکزی و اصفهان به مرور از منطقه لرستان جدا شدهاند. اتابکان لراتابکان لرستان عنوان کلی دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک است که از اواخر عصر سلجوقیان بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند. لر بزرگ نامی است تاریخی برای کوه گیلویه و بختیاری و لر کوچک نامی است تاریخی برای لرستان.، و ایلام شهرها و شهرستانهابرابر با جدیدترین تغییرات در تقسیمات کشوری، استان لرستان ۱۰ شهرستان، ۲۷ بخش و ۸۴ دهستان دارد.استان لرستان هم اکنون دارای ۲۳ نقطه شهری و نزدیک به ۳۰۰۰ روستا میباشد. شهرستانهای این استان عبارتاند از: لرستان در ابتدای تقسیمات کشوری دوره پهلوی بخشی از فرمانداری کل خوزستان و لرستان بود که خیلی زود از خوزستان جدا و با عنوان فرمانداری کل لرستان مستقل شد. در ابتدای تشکیل، دارای دو شهرستان خرم آباد در غرب و بروجرد در شرق بود. در فاصله کوتاهی، الیگودرز از شهرستان بروجرد جدا و سومین شهرستان استان شد. روند تشکیل شهرستانهای جدید تا اواخر دهه ۱۳۶۰ متوقف شده بود اما در پایان جنگ ایران و عراق، دورودوچالانچولان نیز از بروجرد جدا و چهارمین شهرستان استان لرستان شد. در سالهای بعد، کوهدشت، نورآباد، الشتر و پلدختر از شهرستان خرم آباد و نیز ازنا از شهرستان الیگودرز جدا و تبدیل به شهرستانهای مستقل شدند.جدیدترین شهرستان این استان، شهرستان دوره است که در اواخر سال ۱۳۸۸ از شهرستان خرم آباد جدا و مستقل شد.این شهرستان جدید شامل دو بخش سابق شهرستان خرم آباد یعنی بخش دوره چگنی و بخش ویسسان و نیز یک بخش جدید به نام چم پلک میشود. مرکز این شهرستان، شهر سراب دوره است.استان لرستان هم اکنون دارای ۲۳ نقطه شهری است. بزرگترین شهرهای لرستان به ترتیب جمعیت عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، دورود، کوهدشت و الیگودرز جغرافیااستان لرستان یکی از استانهای کوهستانی در غرب ایران است. بیشتر مناطق این استان را کوههای زاگرس پوشاندهاست. آب و هوای این استان متنوع است و تنوع آب و هوا در آن از شمال شرق به جنوب غرب کاملا مشهود است.لرستان از شمال با استانهای همدان و مرکزی، از شرق با استان اصفهان، از جنوب با استان خوزستان و از غرب با استانهای کرمانشاه و ایلام همسایهاست. همچنین این استان از طریق باریکهای در سمت جنوب شرقی دارای مرز بسیار کمی با استان چهارمحال و بختیاری است. آب و هوا [ویرایش]لرستان به لحاظ اقلیم و هواشناسی یک استان چهار فصل است و دارای آب وهوای متنوعی است، این تنوع از شمال به جنوب و از شرق به غرب کاملا محسوس است.زمستان هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک ادامه دارد قسمتهای جنوبی آن دارای هوایی مطبوع و بارانی است.اختلاف ثبت شده در شهرهای استان لرستان بین حداکثر و حداقل مطلق دما بیش از ۸۰ درجه سانتیگراد است. حداکثر دمای ثبت شده ۴۷/۴ وحداقل دمای مطلق ثبت شده ۳۵- است. استان لرستان با بارش میانگین سالانه ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلی متر بعد از استانهای گیلان و مازندران سومین استان از نظر بارندگی در کشور است.[۲۱] بطور کلی در استان لرستان سه ناحیه مشخص آب و هوایی دیده میشود:[۲۲]
جایهای دیدنی لرستاننوشتار اصلی: فهرست جایهای دیدنی استان لرستان
استان لرستان سرزمینی زیبا با آب و هوای معتدل و کوهستانی است که بین ۴۶ درجه و۵۱ دقیقه تا ۵۰ درجه و۲۲ دقیقه عرض شمالی در کوههای زاگرس میانی واقع شدهاست.اشترانکوه با ۴۱۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است و پستترین نقطه در جنوبیترین منطقه استان واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۵۰۰ متر است.از ديگر كوههاي بلند ميتوان به كوه گرين با ارتفاع 3700متر از سطح دريا در بروجرد نام برد. آثار باستانی و تاریخی [ویرایش]لرستان جایگاه آثار باستانی و تاریخی فراوانی است که میتوان آنها را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم کرد. یافتههای پیش از تاریخ لرستان، بیشتر شامل نقاشیها، کندهکاریهای غارها، سفالینهها و اشیای مفرغی هستند. به دلیل کوهستانی بودن منطقه، نخستین ساکنان در مناطق مرکزی و غربی لرستان سکونت یافتند. در این استان، بیش از ۲۵۰ غار و پناهگاه صخرهای وجود دارد که نیمی از آنان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاند. از جلمه غارهای مهم میتوان به غارهای منقوش پیش از تاریخ هومیان یک، هومیان دو و میر ملاس کوهدشت و دوشه بخش چگنی خرمآباد، غارهای مسکونی پیش از تاریخ دره خرمآباد مانند غارهای پاسنگر، قمری، کنجی، گرارجنه و یافته و غار باستانی و شگفت انگیز کلماکره پلدختر اشاره کرد [۳۵] پلها و دژها [ویرایش]از دورههای هخامنشیان و ساسانیان، پلها و دژهای ویران شده فراوانی به جای ماندهاست. پل دختر، پل کشکان، پل شاپوری، پل کلهر، پل معمولان و نیز قلعه فلک الافلاک از این دستهاند. گورستانها و تپههای تاریخی فراوانی در بیشتر مناطق این استان وجود دارند که هنوز مورد کاوش باستانشناسی قرار نگرفتهاند.فلکالافلاک یا دژ شاپورخواست قلعهای تاریخی در مرکز شهر خرمآباد در استان لرستان است. فلک الافلاک با نام قلعه دوازده برجی هم شناخته میشود. قلعه فلک الافلاک بر فراز تپهای مشرف به شهر خرمآباد و در نزدیکی رودخانه خرمآباد قرار گرفته و چشم گیرترین اثر تاریخی و گردشگری درون شهر خرمآباد است. مسجدهامسجدها و امامزادهها نیز از مهمترین آثار به جای مانده از دورههای پس از اسلام در این منطقه هستند که مسجد جامع، مسجد سلطانی بروجرد مسجد جامع خرمآباد، امامزاده پیرشمس الدین بن موسی، امامزاده جعفر بروجرد، شاهزاده احمد پلدختر، شاهزاده محمد کوهدشت، امامزاده ابراهیم نورآباد، شاهزاده عبدالله، امامزاده زیدبن علی و امامزادگان ابوالوفا واقع در شهر خرمآباد از قدیمیترین و مهمترین این آثار به شمار میآیند. از جمله مهمترین مساجد استان لرستان میتوان به مسجد جامع بروجرد که به مسجد جمعه نیز شناخته میشود اشاره کرد، این مسجدی تاریخی از بناهای معماری سرشناس در شهر بروجرد است. مسجد جامع بروجرد یکی از نخستین مسجدهای ساخته شده در ایران است که در قرن دوم تا سوم هجری در شهر بروجرد بنا نهاده شدهاست. این مسجد زیبا در دل یکی از محلههای تاریخی شهر نام دو دانگه واقع شده و به لحاظ معماری و قدمت، از بناهای منحصر به فرد استان لرستان و شهر بروجرد است. گردشگاهها و دیدنیهای طبیعیاستان لرستان به دلیل قرارگیری در رشته کوههای زاگرس و وجود منابع فراوان آب داراری موقعیت بسیار خوبی از لحاظ گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی است. این استان به دلیل آن که یک استان چهار فصل و دارای آب وهوای متنوعی است و سه ناحیه مشخص آب و هوایی را دارد میتوان هر گونه دیدنی طبیعی را در این استان مشاهده نمود. کوهستانهای مرتفع، آبشارهای متعدد، دریاچههای طبیعی، جنگلهای وسیع بلوط و چند دشت وسیع در لرستان نشان میدهد که این استان ظرفیتهای بسیاری برای جذب گردشگر دارد. از مهمترین گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی لرستان میتوان به این مکانها اشاره کرد:
آبشارهالرستان به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و همچنین به دلیل برخوردار بودن از منابع آب بسیار و چشمههای فراوان موقعیت بسیار خوبی برای به وجود آمدن آبشارهای طبیعی است. در لرستان حدود ۲۰ آبشار مختلف وجود دارد که هر ساله در فصلهای مختلف علاقه مندان بسیاری را به خود جذب میکنند. آبشارهای شهرستان الیگودرز
|